لر ( لک ، بختیاری ، فیلی ، ممسنی ، کلهر ، ثلاثی و ... )

لرستانات سرزمینی متشکل از چند استان لرستان ، کهکیلویه و بویراحمد ، چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین ، مرکزی ،اصفهان و ... می باشد .

لرستانات سرزمینی متشکل از چند استان لرستان ، کهکیلویه و بویراحمد ، چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین ، مرکزی ،اصفهان و ... می باشد .

خلاصه ای از کتابها و متون مربوط به سرزمین لر نشین و تاریخ این نژاد کهن تهیه شده است .

طبقه بندی موضوعی

۱۲۱ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

زندگینامه آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی

مشخصات :
نام :سید حسن طاهری خرم آبادی
متولد:اول خرداد ماه 1317 ه. ش
محل تولد : خرم آباد – لرستان
پدر : حاج سید حیدر طاهری از روحانیون و علمای استان لرستان .

زندگینامه :

حضرت آیه الله طاهری خرم آبادی از دوران کودکی بعنوان تک فرزند خانواده تحت تربیت و مدیریت پدری عالم و فرزانه مرحوم حجه السلام و المسلمین حاج سید حیدر طاهری خرم آبادی قرار گرفت . همراه ایشان در بسیاری از مجالس سو گواری و جشن و منازل علماء و دید و بازدید ها شرکت می نمود که از همان دوران تحت تاثیر اخلاقیات و معنویات علماء قرار می گیرد معظم له در خاطرات خود از شدت علاقه متقابل خود به پدر می گوید بگونه ای که در مسافرت طولانی پدر به عتبات و مکه، ایشان از دوری پدر به شدت بیمار می شوند ایشان پس از رسیدن به سن هشت سالگی به همراه پدر در سفری یک ماهه به شهر مقدس قم و آشنایی با مرجعیت عامه مرحوم آیه الله بروجردی و برخی علمای دیگر به فرا گیری علوم دینی علاقه مند می شود و لباس روحانیت را برتن می پوشاند .
ایشان پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و فوت پدرشان ،راهی مدرسه علمیه کمالیه در خرم آباد می شوند دو سال در مدرسه می مانند . و مقدمات اولیه را فرا می گیرند پس از ان که تحت حمایت عمومی خویش بوده اند به قم عزیمت نموده و به همراه مادر در قم مسکن می گزینند .
آشنایی با حضرت امام (ره):
حضرت آیه اله طاهری در خاطرات خود از نحوه آشنا شدن با حضرت امام این گونه می گویند (پس از ورود به قم و جای دادن بار سفر در انبار گاراژ جهت خواندن نماز و زیارت وارد صحن حضرت معصومه (ع) شدیم . من در حالی که در کنار حوض صحن بزرگ حضرت معصومه مشغول وضو گرفتن بودم قیافه جذاب یک روحانی بزرگواری توجه من را به خود جلب نمود که در حال بازگشت از حرم بود و با یک طمانینه و وقار از صحن خارج شد . بی اختیار از یکی آقایان طلاب که در کنار حوض ایستاده بود پرسیدم این آقا کیست ؟ در جواب گفت ، آقای حاج آقا روح الله خمینی است . از همان دیدار نخست شیفته ی او شدم و علاقه و محبت او در دلم جای گرفت ولی خودم هم نمی دانستم که چرا به این آقا علاقه پیدا کرده ام هر چند قبلا نام او را از عمویم شنیده بودم و تا آن روز او را تطبیق نمی دادم . از آنجائیکه من طلبه ای مغنی خوان و امام مدرس عالی حوزه بودند برای نزدیک شدن به ایشان فاصله زیادی را در خود احساس می کردم ولی همواره در امید به روزی سر می بردم که بتوانم به ایشان نزدیک شده و با او صبحت کنم و اصلا با ورم نمی شد که ایشان روزی به من توجهی کنند و از من احوالپرسی نمایند اما طولی نکشید که بمناسبت رحلت مرحوم آقا مغیث (از سادات و علمای جلیل القدر خرم آبادی مقیم قم )و فرزند مرحوم حاج آقا جواد جزائری و شرکت امام در آن جلسه و سپس در بازیدی که مرحوم حاج آقا عماد جزائری از امام داشتند من هم بخاطر شدت علاقه به امام با ایشان رهسپار بیت امام شدیم . در آنجا به امام با عنوان مرحوم پدرم معرفی شدم امام مرحوم پدرم را کاملا شناخت و فرمود ایشان از رفقای ما بود و از درس خواندن من سوال کرد. پس از آن تاریخ هر گاه با امام بر خورد می کردم ایشان توقف می کرد و احوال پرسی می نمود بعد ها در مراسم جشنی که هر ساله در ماه رمضان بمناسبت میلاد امام مجتبی (ع) بر گزار می کردم امام هم دعوت می شد و کریمانه تشریف می آوردند .
اساتید دوران تحصیل (سطح و خارج)
در همان سال اول در قم از طریقی با آقای هاشمی رفسنجانی آشنا می شوند و حاشیه را نزد ایشان فرا می گیرند سال دوم معالم و مطول را نزد آقای شب زنده دار و قسمتهایی از لمعتین را نزد آقا حسین جزائری از فضلدی خرم آبادی مقیم قم و قسمت های دیگر را نزد ، آقایان باقر کنی (اخوی مهدوی کنی ) و ستوده و شب زنده دار تمام می کند .
مباحث سطح حوزه را از محضرعلمای بزرگواری همچون آیه الله مشکینی و سبحانی ، مکارم شیرازی ،جبل عاملی ،سلطانی طباطبایی استفاده می نماید .پس از اتمام سطح وارد دروس خارج شده و از محضر حضرت امام ،آیه اله برو جردی ،آیه اله حائری ، آیه الله گلپایگانی ،آیه اله داماد ،فرید اراکی ، کسب فیض می نماید .
خدمات و آثار ماندگار آیه اله سید حسن طاهری خرم آبادی .
1- تدریس مستمر دروس حوزوی در کنار تحصیل
2- تدریس دروس خارج فقه و اصول
3- تالیف مقالات و مطالب علمی که عبارتند از :1- رساله فی صله رحم و قطعیت ها
خدمات و آثار ماندگار آیه الله سید حسن طاهری :
1- رساله فی صله رحم و قطعیت ها
2- رساله فی مقدار السر
3- مساله ولایه الفقیه فی کلام شیخ الانصاری
4- اسلام و مسائل اجتماعی
5- ولایت فقیه و حاکمیت ملت
6- جهاد در قرآن
7- رساله فی عموم حجیه البینه
8- رساله فی ذبایح اهل الکتاب
9- المنابع المالیه للحکومته الاد سلامیه
10- الجهاد
11- الحکومه السلامیه وولایه الفقیه
12- بحث الفاظ ساز اول مبعث صحیح واعم تا مبا حثی از مطلق و مقید
13- بحث خمس
14- بحث صوم
15- تقریرات بحث بیع حضرت اما (ره)
16- مباحثی پیرامون تعریف قرآن – زیارت اهل قبور ، ساخت بنا بر قبور ، شفاهت خواهی از پیامبر و ائمه (ع) شرکت در عبادت و مسائل کلی امامت ، تفسیر بعضی از سوره های کوچک قرآن .
مسولیت های بعد از انقلاب آیه اله طاهری خرم آبادی :
1- نماینده مجلس خبرگان و قانون اساسی
2- نماینده حضرت امام د رامور حج و زیارت سال 1359
3- نماینده حضرت امام در سپاه در سال 1360
4- نماینده حضرت امام در پاکستان 1361
5- نماینده مردم لرستان در خبرگان.
پی نوشت ها :اقتباس از کتاب بر بال ملائک

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۸
مصطفی ستاری

محدث اخلاقی و فقیه اصولی شیخ محمد نبی (بن احمد) تویسرکانی (متوفای حدود 1320 ق) در رود آور تویسرکان به دنیا آمد. سپس به اصفهان رفته نزد بزرگان و علماء اعلام آن سامان درس آموخت. هنوز چند سالی بیشتر از این هجرت سپری نشده بود که پدر و تنها پشتوانة مالی خود را از دست داد. مدتی بعد به امید بهره گرفتن از میراث پدری به تویسرکان بازگشت، اما از همة ارثیة تصاحب شده توسط خویشان ـ به تعبیر صاحب ترجمه ـ چیزی بیش از بهای نان یک سال نصیب او نشد.

 این بار بود که وی با توکل قوی و کامل بر خدای بزرگ به سوی درس و بحث خود بازگشت و با تکیه بر خدای تعالی سخت کوشانه‌تر از پیش به آموختن علوم و معارف اهل بیت(ع) پرداخت و زهد و بی اعتنایی به دنیا را سرلوحة زندگی خویش کرد. سالها پس از سپری کردن دوران تحصیل و أخذ اجازه‌های متعدد فقهی و حدیثی از اساتید بزرگ، دوباره به زادگاه خود بازگشت و به ارشاد خلق و تدریس علوم دینی پرداخت. ولی از آنجا که تویسرکان گنجایش او را نداشت و دریا در کوزه نمی‌گنجید، بعد از گذشت چند سال به تهران مهاجرت کرده و در آنجا سکونت اختیار نمود. در آنجا نیز با همة امکانی که برایش مهیا بود، بر خلاف بسیاری از عالمان زمان خود، بسیار منزوی زندگی می‌کرد و جز با خواص از اهل ایمان و شیفتگان خود انس چندانی نداشت. با این حال منشأ آثار و برکات اجتماعی فراوانی بود. ساخت مسجد ـ که هنوز هم به نام وی شناخته می شود ـ حمام و وقف موقوفات از کارهای اجتماعی این محدث است. هیچگاه به ثروت اندوزی نپرداخت. هر چه به دستش می‌رسید اگر نیازی به آن نمی‌دید به دیگری می‌بخشید.
چیزی نزد او پر اهمیت‌تر از دانش معصومین(ع) و خدمت به فرهنگ ناب آنان، نبود. علاوه بر گفتارهای حیاتبخش خود، به نوشتن و تألیف مفید نیز همواره می‌پرداخت. در راستای همین جدیت بود که پاره‌ای از آثارش را در زمان حیات به چاپ رسانید. از آثار فقهی و اصولی او می‌توان به کتابهای ((جامع المسائل)) در فقه مرتضوی در چندین مجلد، ((مقداریة)) که بحثی فقهی در اوزان و مقادیر شرعی و عرفی است، ((نهایة الأفکار)) و ((الرسالة الارشادیة)) و ((الرضاع)) و ((لب المسائل)) و ((منازعة المحققین)) اشاره کرد.
محدث تویسرکانی بیش از دقت‌های عمیقی که در اصول داشت، در شناخت حدیث و تتبع در روایات و دسته بندی و شرح آنها دقت می‌ورزید. ثمرة سالهای پایانی عمرش را کتاب مفید و جامع ((لئالی الأخبار)) پر کرد، که کتابی جامع در سیر و سلوک متشرعانه است. وی که در دسته بندی احادیث و ارائة فهرستوارة موضوعات حدیثی بسیار چیره دست است، نتائج درخشانی از اینگونه دریافت‌های حدیثی را همراه با نکات ظریف و حکایات دلنشین به خواننده کتاب ارائه می‌کند. این کتاب حدیثی در سه مجلد رحلی در مدت شش سال به انجام رسیده است. چاپ سنگی نخست کتاب، توسط مؤلف تصحیح شده و غلطنامه‌ای برای آن در پایان آورده شده است. مؤلف در پایان کتاب زندگینامة خود نوشت ولی بسیار مختصر خود را به همراه برخی اجازه نامه های اساتید خود آورده که بیشتر آنها در برگیرندة اجازات روایی مؤلف نیز هست.
از آن جمله ، اجازه نامة مولا محمد جعفر آباده‌ای مورخ ذی الحجة 1279 قمری و مولا حسینعلی تویسرکانی و مولا عبد الرحیم اصفهانی و سید حبیب الله موسوی و شیخ زین العابدین هزار جریبی و حاج میرزا ابوالقاسم ـ معروف به شیخ العراقین کرباسی ـ اصفهانی ، و حاج ملا علی کنی ـ صاحب کتاب " القضاء "ـ و سید اسماعیل موسوی بهبهانی ، و مولا محمود میثمی عراقی است که اجازه‌های اینان همگی آمیخته با الفاظ بلند و تجلیل و تکریم محدث تویسرکانی است.
سرانجام در حدود سال 1320 قمری در شهر تهران بدرود حیات گفته و در جوار حضرت عبد العظیم حسنی (رض) در شهر ری به خاک سپرده شد. پس از انقلاب اسلامی با ویران شدن قبر ناصر الدین شاه قاجار، صورت قبر شیخ محمد نبی تویسرکانی هم از میان رفته و محل قبر محو گردیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۷
مصطفی ستاری

محمدرضا رحمانی با نام هنری) مهرداد اَوِستا (زاده بهمن ۱۳۰۸ بروجرد - مرگ: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران ، نویسنده و شاعر معاصر ایران بود. اوستا علاوه بر شاعری، در زمینه فلسفه، موسیقی و ادبیات فارسی نیز فعالیت داشت.

زندگی

محمدرضا رحمانی در سال ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ هجری خورشیدی در خانواده‌ای که به شعر و ادبیات علاقه داشتند، در شهر بروجرد بدنیا آمد. پدر بزرگ مادری وی، شاعری خوش قریحه بود که در شعر رعنا تخلص می‌کرد . مهرداد استعداد فراوانی برای شعرگویی داشت به گونه‌ای که از کلاس پنجم ابتدایی با تشویق معلمان خود به سرودن شعر پرداخت. شعرهای دوران نوجوانی وی کمتر به انتشار رسیدند. علت آن، تمایل وی به قصیده‌سرایی بود که سنگین‌تر از نوع اشعار متداول آن روزگار بود.

در سال ۱۳۲۰ و هنگامی که مهرداد نوجوانی دوازه ساله بود به همراه خانواده اش به تهران آمد و دوره دبیرستان خود را در یکی از دبیرستانهای شبانه این شهر به پایان رساند.

وی تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۲۷ با ورود به دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران آغار کرد و ابتدا لیسانس معقول و منقول گرفت و سپس با ادامه دادن تحصیل، با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. از استادان وی می‌توان به بدیع الزمان فروزانفر اشاره کرد.

مهرداد اوستا هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه، به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس پرداخت.

او در سالهای ۱۳۳۳ و ۱۳۴۵ دو بار ازدواج کرد که حاصل آن یک پسر و سه دختر بود .

مهرداد اوستا شعرهایی در مخالفت با رژیم پهلوی سرود و مدتی را به عنوان زندانی سیاسی در زندان گذراند.

در سه شنبه، ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۷۰، در حالی که مشغول تصحیح شعری در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت بود دچار عارضه قلبی شد و درگذشت. مهرداد اوستا در در بهشت زهرای تهران مقبره مشاهیر فرهنگ، ادب و هنر در کنار مجتبی مینوی و مشایخ فریدنی (حجره 953) به خاک سپرده شد.

فعالیت‌های عملی

زندگی کاری مهرداد اوستا هم‌زمان با ورود وی به دانشگاه شروع شد. در سال ۱۳۲۷ وی به عنوان مسئول ساماندهی کتابخانه‌ها و مقالات و کتابهای ادبی در وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. در ادامه به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس پرداخت.

از سال ۱۳۳۳ و هنگامی که تنها ۲۵ سال سن داشت به تدریس در دانشگاه (تهران) در رشته‌های گوناگون علوم انسانی شامل فلسفه، زبان فارسی، ادبیات فارسی، فلسفهٔ تاریخ، تاریخ هنر، تاریخ اجتماعی هنر، زیبایی‌شناسی، روش تحقیق در زیبای‌شناسی و تاریخ موسیقی پرداخت.

 

روزشمار زندگی مهرداد اوستا

  • ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ هجری خورشیدی: مهرداد اوستا در بروجرد متولد شد.
  • سال ۱۳۲۰: مهاجرت به تهران با خانواده و شروع دوره دبیرستان.
  • در سال ۱۳۲۷: با گرفتن دیپلم دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ معقول و منقول (الهیات) در دانشگاه تهران آغاز کرد.
  • سال ۱۳۳۲: نخستین اثر وی که «تصحیح دیوان سلمان ساوجی» بود، به‌وسیلهٔ انتشارات زوار به چاپ رسید.
  • پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مهرداد اوستا مردم را به مبارزه فرا میخواند
  • در شهریور ۳۲ به جرم مخالفت با رژیم شاه به زندان افتاد. وی اشعاری در مبارزه با رژیم شاه داشت که می‌توان به شعر زیر که در سال ۱۳۳۵ سروده بود اشاره کرد:
    • خانه‌ها ویران، پی آبادی کاخی چراست؟ / تا سزد خودکامه‌ای را دستگاه خودسری؟
  • سال ۱۳۳۳، سال آغاز تدریس وی در دانشگاه تهران، در همین سال نیز ازدواج کرد.
  • سال ۱۳۳۵، با سباستین مونه فیلسوف شرق شناس فرانسوی آشنا شد.
  • سال ۱۳۳۹، نخستین مجموعه شعر او به نام از کاروان رفته منتشر شد.
  • سال ۴۴، سفر به اروپا
  • سال ۵۱، دومین مجموعه شعر وی به نام شراب خانگی ترس محتسب خورده را در قالب قصیده منتشر کرد.
  • سال ۶۲، سفر به فرانسه داشت.
  • سال ۶۷، سخنرانی درباره شعر و شخصیت حافظ.
  • سال ۶۹، شرکت در برزگداشت خلیل الله خلیلی شاعر بزرگ افغانستان.

آثار مهرداد اوستا(کتاب)

اوستا، مهرداد. آن صبح پرنیانی. تهران: موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، تکا، 1386.

گزیده 76 شعر از زیباترین غزل ها، قصیده ها و دوبیتی های مهرداد اوستا است که در این کتاب گرد آمده است. مهرداد اوستا ادامۀ سلسله شاعران بزرگ و کلاسیک ایران در عصر حاضر است. او حلقۀ مفقوده ای بود که شعر متعالی و فخیم و دیوانی دیروز را چون میراثی گرانقدر از نیاکان به شعر متعهد و مردمی امروز پیوند زد. اوستا را به تعبیری بدیل خاقانی نامیده اند. از آن رو که از حیث دارا بودن ذخیره های کم نظیر عقلی و نقلی در ادبیات، قصیده را به عنوان یک قالب شعری فراموش شده، احیاء کرد و با قصاید پرمغز و نغز خود آن را روح و رونقی دوباره بخشید. اوستا نگرشی فلسفی به شعر داشت و از منظری هستی شناختی با پدیده های پیرامون خود مواجه می شد و در شعر آن را بازتاب می داد. از طرفی با دردهای مردم اجتماع بیگانه نبود. چنان که انعکاس رویدادهای بزرگی مانند انقلاب و جنگ را در آثارش می بینیم و مقام شهدا را در اشعارش ارج می نهد و به ستایش از آنان بر می خیزد.

اوستا، مهرداد. از ام‍روز ت‍ا ه‍رگ‍ز. تهران: ابن سینا، 1345;

تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، 1372. 117ص.

نام مجموعه ی دیگری از نثر ها و داستان واره های مهرداد اوستا است که به سال 45 شمسی منتشر شده است. نثر با شکوه و خیال انگیز و آهنگین و سرشار از لحظات شاعرانه مهرداد اوستادر این اثر سبب غنی شدن فرهنگ و زبان فاخر فارسی شده است.

اوستا، مهرداد. از درد س‍خ‍ن‌ گ‍ف‍ت‍ن‌: گ‍زی‍ده‌ غ‍زل‌. تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، واح‍د ادب‍ی‍ات‌، گ‍روه‌ ش‍ع‍ر، 1375.

108ص.

گزیده ی اشعار مهرداد اوستا ست که سامان دهنده نگاهی گذرا به شعر صدسال اخیر, تا آشنایی مجمل اما فراگیر علاقه مندان شعر فارسی را به طور عام و دانش آموزان و دانشجویان رشته ادبیات به طور خاص شامل می شود.

مقاله ای که دیگران درباره"از درد سخن گفتن" نوشته اند:

پورعبدالله, کاظم. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن... کارو کارگر.17 آذر8:1382.

عباسی واکانی, پرویز. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن... کیهان. 14187. 26اردیبهشت 1370.

متولی, احمدرضا. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن... رسالت.18 اردیبهشت 6:1376.

گزیده ی اشعار مهرداد اوستا ست که سامان دهنده نگاهی گذرا به شعر صدسال اخیر, تا آشنایی مجمل اما فراگیر علاقه مندان شعر فارسی را به طور عام و دان ش آموزان و دانشجویان رشته ادبیات به طور خاص شامل می شود.

مقاله ای که دیگران درباره"از درد سخن گفتن" نوشته اند:

پورعبدالله, کاظم. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن... کارو کارگر.17 آذر8:1382.

عباسی واکانی, پرویز. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن... کیهان. 14187. 26اردیبهشت 1370.

متولی, احمدرضا. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن... رسالت.18 اردیبهشت 6:1376.

اوستا، مهرداد. از کاروان رفته. تهران: زوار، 1339.

این کتاب اشعار فراهم آمده ایست از آغاز بیستم تا بیست و نهمین سال از زندگی مهرداد اوستا همراه با دیباچه ای سیزده صفحه ای به قلم ایشان است.

این قصاید از" فرزند رنج ها" آغاز می شود و با "گوهر یا حذف" پایان می یابد.

اوستا، مهرداد. اشک و سرنوشت. تهران: انجمن فرهنگی وفلسفی پورسینا، 1348.

این مجموعه علاوه بر منتخب آثار شاعران و نویسندگان فارسی گوی, مشتمل است بر اشعار و ترجمه نویسندگان و شاعران از کشورهای دیگر که از طریق زبان های فرانسه و انگلیسی به فارسی در آمده است, از این میان به جز سه اثر کلیه ترجمه ها از طرف انجمن به نگارش مهرداد اوستا است.

اوستا، مهرداد. ام‍ام‌ ح‍م‍اس‍ه‌ای‌ دی‍گ‍ر. تهران: ح‍وزه‌ ان‍دی‍ش‍ه‌ و ه‍ن‍ر اس‍لام‍ی‌، 1359; تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، 1368. 83ص.

موضوع:خمینی, روح الله, رهبر انقلاب وبنیانگذار جمهوری اسلامی ایران, 1368- 1279- شعر.

مجموعه ای از سروده های سال های انقلاب ونشانه همراهی اوستا با این حادثه مهم تاریخ معاصر ایران است.این مجموعه را حوزه اندیشه وهنر اسلامی در سال1360 به چاپ رساند.مهرداد اوستا در این سالها در کلاسهای درس ومراکز فرهنگی ونشست های ادبی و گاه در جنبه های جنگ ودرمیان جوانان علاقه مند به ادبیات حضور می یافت.

اوستا، مهرداد. پالیزبان. تهران: انجمن ادبی حافظ، 1342; تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌1372.

این اثر تا حدی یادگار روزهای سخت بیماری, روزهای دردناک آسایشگاه است, مجموعه ای از قطعات منثور ادبی است که به نام پالیزبان انتشار یافته است. لحنی از حماسه, غرور, طغیان و اندوه در کلام او یافت می شود.از مختصات بیان او آوردن تشبیهات و استعارات تازه است و سعی بر آن داشته چیزهای محسوس و مرئی را به چیزهای نامحسوس تشبیه کند.در سراسر کتاب مجازها و استعارات زیادی به کار رفته است.پالیزبان برای نخستین بار در سال 1342 منتشر شده است و از یادگارهای سالهای جوانی استاد مهرداد اوستا به شمار می آید.الفاظ عامیانه در کتاب بسیار به چشم می خورد طوری که مهرداد اوستا سعی بر آن داشته است که نثر را به سمت الفاظ مردم کوی وبرزن بکشاند.

مقاله که دیگران درباره"پالیزبان" نوشته اند:

زرین کوب, عبدالحسین.پالیزبان.راهنمای کتاب. شهریور و مهر 1342.

اوستا، مهرداد. پیرامون ادبیات انقلاب اسلامی. تهران: سمت، سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، 3-5 دی 1370.

اوستا، مهرداد. تکنولوژی و ارزشهای انسانی. کیهان فرهنگی. 126. فرودین و اریبهشت 1375: 29.

اوستا، مهرداد. ت‍ی‍ران‍ا: دی‍ب‍اچ‍ه‌ای‌ ب‍ر ش‍راب‌ خ‍ان‍گ‍ی‌ ت‍رس‌ م‍ح‍ت‍س‍ب‌ خ‍ورده‌. تهران: زوار، 1352. تیرانا: برگزیده نثر و نقد پارسی استاد مهرداد اوستا. تهران: سازمان تلیغات اسلامی، حوزه هنری، سوره مهر، 1381.

تیرانا محصول طوفانهای ذهنی نویسنده ای با تخیلی شگفت و شاعرانه و مولف اندیشه ها و احساسات خود را در زمینه های مختلف از فلسفه و ادبیات گرفته تا مسایل اجتماعی و... بر کاغذ آورده.نثر کتاب تحت تاثیر متون کهن به ویژه تاریخ بیهقی است.اما در قسمتهایی نشان میدهد نویسنده با نثر مدرن نیز آشنایی داشته است.تیرانا شرح حال مهرداد اوستا و شرح اندیشه ها، دغدغه ها و دلمشغولی های اوست.در لابه لا ی صفحات می بینیم که فقر و تنگدستی در کنار عشق و شوری بی پایان به دانستن شخصیت محمدرضا رحکانب را به مهرداد اوستا تبدبل می کند.

لحن انتقادات اجتماعی در کتاب چاپ آن را در سالهای خفقان آمیز رژیم گذشته شجاعت و صراحت نویسنده را آشکار می سازد.اوستا در تیرانا ستایشگر طبیعت و زیبایی های آن است.از نکات قابل توجه در نثر تیرانا ترکیب سازی های بدیع است که چیره دستی اوستا را در حوزه ی کلمات آشکار می سازد.

مقاله ای که دیگران درباره "تیرانا" نوشته اند:

وفا, جلال.تیرانا با نثری لطیف و شاعرانه. کیهان هوایی.985. 27خرداد1371: 4-5.

ترابی, ضیا الدین. دیباچه ای بر شعر تیرانا. کیهان هوایی. 990. 31تیر 1371.

اوستا، مهرداد. حماسه آرش. تهران: سازمان تبلغات اسلامی، حوزه هنری، 1375; مشهد: توس، 1344; تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، 1375.

ازنظر احیای داستانی باستان, بار اول نیست که با چنین منظومه ای آشنا می شویم اما از نظر موازین حماسه سرایی رعایت متن توجه به میتولوژی فارسی, توصیف دقیق مکان وزمان داستان وروح پهلوانی و دیگر شرایطی که از یک منظومه حماسی می توان توقع داشت, بار اول است که با منظومه ای بلند و نوآیین, در تجلی داستانی کهن روبرو هستیم.زبان منظومه همچنان که از اوستا انتظار می رود, در تمام داستان استوار و یکدست و سنت گرانه ست, گویش قدیمی خراسان, که زبان منظومه از آن مایه ور است با قدمت داستان یک نوع مراعات نظیر معنوی ایجاد می کند. بیان اوستا برجسته و غنی است, تعبیرات و تشبیهات بلندش در نهایت زیبایی است, ترکیبات تازه و جاندار او تسلط فوق العاده ی شاعر را امکانات زبان فارسی, نمایشگر است. تخیل قوی از ویژگی های شاعر اوست و خوشبختانه در این منظومه به موازات صحنه ها و حالات گوناگون, تعبیر و نوع بیان نیز, هماهنگ معنی می شود.

اوستا، مهرداد. راما. تهران: رجا، 1370.

574ص.

هم زمان با در گذشت مهرداد اوستا, مجموعه ای از برخی از سروده های گذشته و نیز شعرهای تازه و منتشر نشده اش با عنوان "راما" که در زمان حیات شاعر به دست خود او تدوین شده بود, منتشر گردیده است.

مقالاتی که دیگران درباره"راما"نوشته اند:

حمیدی, سپهر.راما در یک نگاه کوتاه.کیهان.31 اردیبهشت 16:1371.

شرفشاهی, کامران.نقد راما.کیهان فرهنگی.5.مرداد1371.

صادقی پدرام, عباس.نقد و بررسی راما مجموعه سروده های مهرداد اوستا.سلام.1مرداد 6:1374.

صادقی پدرام, عباس.نقد وبررسی راما مجموعه سروده های مهرداد اوستا.سلام.27 تیر7:1374.

کامران شرفشاهی, کاظم.نگاهی به مجموعه شعر راما سروده روانشاد استاد مهرداد اوستا.کارو کارگر.18 اردیبهشت 11:1375.

اوستا، مهرداد. رساله ای در فلسفه، منطق، روانشناسی، اخلاق. تهران: زوار، 1333.

اوستا، مهرداد. روش تحقیق در دستور زبان و شیوه نگارش فارسی. تهران: عطایی، 1348.

110ص.-(سلسله انتشارات تحقیقی)

ضرورت تحقیق در دستور زبان برای محققان، صرف نظر از بیگانه ای که میخواهد پارسی بیاموزد این است که هدف محقق صرفا آگاهی به تحول زبان و راه یافتن به طریقی که چگونه می توان زبان را برای بیان اغراض و اندیشه های نو آیین غنا بخشید و بر دامنه ی آن افزود بی آنکه زبان در معرض تباهی و تاثیر استیلای بیگانه قرار داشته باشند.روشهایی که در این کتاب برای تحقیق در دستور زبان آیین نگارش آمده اند شامل:توجیه، آزادی، تحلیل، استنباط می شوند.

اوستا,مهرداد.روش تحقیق در منطق زیبایی و انسان شناسی; به کوشش بهروز ایمانی, مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری]سازمان تبلیغات اسلامی[.- تهران:شرکت انتشارات سوره مهر,1388.

312 ص.

محور پژوهش نویسنده در این اثر ،انسان است و شناخت او، "انسان" تنها کلمه ای است که همه ی معنی و مفاهیم را یکجا در بر دارد، و هر کلمه ای در اقصای مفاهیم خود، مفهومی است از مفاهیم بی شمار این کلمه انسان مفهوم مطلق، بیان بی اعتبار ساختن سبب هاست، و تحقق علت اولی، یعنی "علم مطلق" و آنجا که قلمرو بی نهایت اوست، هر چیز با وجود او میتواند وجود داشته باشد، او جدا از او، همه ی ارزشهای خود را از دست بدهند و لفظ با وجود اوست که معنی پیدا می کند و هر صفت با اراده ی اوست که معنی پیدا می کند، و هر صفت با اراده ی او می باسد یا بی ارزش و ناچیز...و در نهایت علم، ایمان، حکمت، عرفان و شناخت، مفاهیم یگانه ای است که مصداق جملگی انسان است.

اوستا، مهرداد. شراب خانگی ترس محتسب خورده. تهران: زوار، 1351.

642 ص.:عکس.

یک دیوان کامل است .نشانه ی آنکه شاعری چگونه در فاخرترین شکل فارسی توانسته میراث شاعران بزرگی چون منوچهری دامغانی, ناصرخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی, خاقانی شزوانی و ملک الشعرای بهار را حفظ کند و در عین حال با نوآوری های خود, بر قدر و ارزش این میراث بیفزاید. کتاب حاضر، سی و دومین جلد از مجموعة «پیش‌کسوتان ادبیات معاصر»، شامل شعرهای مهرداد اوستا و بیان مختصری از زندگی‌نامة اوست. پاره‌ای از عنوان‌های سروده‌های این مجموعه عبارت‌اند از: پیمان‌شکن؛ فریاد پشیمانی؛ رویای عیسی؛ ترانة رشک؛ شکوفة اشک؛ ترانة امید من؛ ای نسیم دامن الوند؛ نقصان عشق؛ موج غم؛ اشک و آه؛ سرود مهرگان؛ نوازش عود؛ آفرین محمد (ص)؛ ارمغان غرب؛ و تیرانا.

اوستا، مهرداد. عقل و اشراق. تهران: زوار، 1334.

اوستا، مهرداد. ف‍ل‍س‍ف‍ه‌، م‍ن‍طق‌، روان‍ش‍ن‍اس‍ی‌، اخ‍لاق‌: ب‍راب‍ر آخ‍ری‍ن‌ ب‍رن‍ام‍ه‌ وزارت‌ ف‍ره‍ن‍گ‌، ب‍ا روش‍ی‌ س‍اده‌ ب‍رای‌ س‍ال‌ ش‍ش‍م‌ ادب‍ی‌، ری‍اض‍ی‌ و طب‍ی‍ع‍ی‌. [ت‍ه‍ران‌]. 116 ص.

اوستا، مهرداد. گ‍زی‍ده‌ ادب‍ی‍ات‌ م‍ع‍اص‍ر: م‍ج‍م‍وع‍ه‌ ش‍ع‍ر. تهران: ک‍ت‍اب‌ ن‍ی‍س‍ت‍ان‌، 1378.

این مجموعه شعر شامل غزلها ، قصاید و تعدادی دو بیتی پیوسته است.غزلها مضمونی عاشقانه دارند که در برخی تکرار بسیار به چشم می خورد و قصاید شامل نعت و ستایش حضرت محمد (ص) و دختر ایشان فاطمه الزهرا (س) و امام خمینی (ره)و چند قصیده با مضامینی دیگر است.

اوستا، مهرداد، ایمانی، بهروز. م‍ه‍ر و آت‍ش‌: روی‍اروی‍ی‌ اس‍طوره‌ه‍ای‌ آی‍ی‍ن‌ م‍ه‍ر و م‍زدی‍س‍ن‍ا در ش‍اه‍ن‍ام‍ه‌. تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، س‍وره‌ م‍ه‍ر، 1381.

این کتاب از آخرین آثاری است که از زنده یاد مهرداد اوستا به جای مانده است. و در بردارنده ی مطالب و نکاتی است که پیرامون شاهنامه فردوسی نوشته شده است. محور اصلی موضوع این کتاب پژوهش هایی است درباره شاهنامه، بزرگترین و منظومه ی حماسی ادب پارسی ، اما در مطالب این تحقیقات، معلوماتی نیز در باره ی اساطیر هند و چین و موضوعات فرعی دیگر نیز وجود دارد.

اوستا، مهرداد؛ بابک، یوسف؛ ص‍ال‍ح‍ی‌ س‍م‍ن‍ان‍ی‌، ع‍ب‍دال‍ل‍ه. س‍رود ن‍ات‍م‍ام‌: م‍ج‍م‍وع‍ه‌ ش‍ع‍ر. تهران: کوشش، 1353.

این کتاب شامل مقدمه از مهرداد اوستا در 48صفحه است که در آن ویژگی های کلام استاد صالحی را بیان می نماید و شرح حال اندکی از او ارائه می کند هم چنین پیشگفتار آن به قلم خود صالحی سمنانی می باشد.

یاسمی، رشید؛ اوستا، مهرداد. ک‍ل‍ی‍ات‌ ق‍ص‍ائ‍د، غ‍زل‍ی‍ات‌، ق‍طع‍ات‌، رب‍اع‍ی‍ات‌، ت‍رج‍ی‍ع‍ات‌، ت‍رک‍ی‍ب‍ات‌ و م‍ث‍ن‍وی‍ات‌ خ‍واج‍ه‌ ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن‌ س‍ل‍م‍ان‌ س‍اوج‍ی‌. تهران: زوار، 1382.

این کتاب شامل15 فصل, دیباچه و مقدمه از مهرداد اوستا در شرح حال سلمان می باشد.فهرستی دیگر از صفحه76 کتاب تا84 برای مجموعه اشعار سلمان آمده است.

استاد در روش تصحیح کتاب ذکر کرده است:"در دیوان سلمان هر سخنی را که با سبک گوینده بیشتر ماننده بود برگزیدم و از ابیات و اشعار الحاقی چشم پوشیدم." امتیاز این کلیات به همه دیوان ها اعم از خطی و چاپی, ترکیب بندها, ترجیعات و هر مثنوی شیرین و لطیف, فراقنامه جمشید و خورشید است که پس از مثنویات نظامی لطیف ترین مثنویاتی است که تا کنون سروده شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۷
مصطفی ستاری

پَریشانِ لُر ، ملاابوالقاسم مشهور به ملاپریشان، عارف و شاعر نامدار لُر. از جزئیات زندگی ملاپریشان اطلاعی در دست نیست و تنها براساس دو بیت از اشعار او که در آنها به 50 سال خدمتش نزد شیخ رجب‌بُرسی(ه‍ م) اشاره کرده است(بند23)، می‌توان دورۀ زندگی او را میان نیمۀ دوم سدۀ 8 و نیمۀ اول سدۀ 9ق در نظر گرفت. زادگاه ملاپریشان نیز موضوع مناقشه است، چنان که پاره‌ای محققان موطن وی را دینور، و او را کُرد دانسته‌اند(نک‍: حیدری، «ز»؛ مردوخ روحانی، 1/131؛ سلطانی، 1/146؛ شاکری، 121)و برخی دیگر او را از طایفۀ لُر غیاثوند و اهل دلفان(غرب لرستان) به شمار آورده، و بر لر بودن او پای فشرده‌اند(غضنفری، «چ»؛ روح‌بخشان، 320؛ کاظمی، 570). اما با توجه به اینکه پریشان اشعار خود را به زبان لری و گویش لکی(و نه زبان کردی) سروده است، قول گروه دوم مبنی بر لر بودن او درست‌تر می‌نماید.
اشعار ملاپریشان ـ که در آنها «پریشان» تخلص کرده است ـ در دیوان وی، مشهور به پریشان‌نامه گردآمده است. با نگاهی به دیوان او به روشنی مشخص می‌گردد که ملاپریشان شیعۀ جعفری بوده، ودر جای جای دیوان خود بر ولایت علی(ع) تأکید کرده، و در تکریم او، و نیز ستایش اهل بیت پیامبر(ص)کوشیده است. وی همچنین اشعاری در سوگ شهیدان کربلا دارد(نک‍: بند 16، نیز بخش دوم، ص4-9). چنان‌که از اشعار او می‌توان دریافت، وی پیرو مذهب حروفیه نیز بوده که در هنگام حیات او به گستردگی در منطقۀ لرستان رواج داشته است(نک‍: بند20(.
اشعار پریشان بیانگر آشنایی عمیق او با مبانی عرفانی و مفاهیم فلسفی و کلامی است و کاربرد اصطلاحاتی چون حدوث و قدم، قدم زمانی و قدم ذاتی، قوس صعود وقوس نزول، احاطه و محاط و ... و نیز پرداختن به مباحثی چون ذات و صفات خداوند، وجوب و امکان و... در اشعار او نشان از دانش او در این زمینه‌ها دارد. همچنین کاربرد گسترده و مکرر آیات قرآنی، امثال و حکم عربی و فارسی، کلمات قصار پیشوایان دین و احادیث متعدد، از یک‌سو معرف احاطۀ او به زبان عربی و از سوی دیگر بیانگر شناخت عمیق او از این منابع است.

 به‌علاوه، اشارات او به ‌منطق‌الطیر عطار و مثنوی مولوی، و نیز سرودن قطعه‌ای برسیاق «ساقی‌نامۀ» موجود در دیوان حافظ، حکایت از آشنایی و انس او با این کتابها دارد(نک‍: بند3، که در پایان آن به داستان سیمرغ اشاره دارد، نیز بندهای 14، 19، 21، برای ساقی‌‌نامه، نک‍: بخش دوم، ص9-10(
ملاپریشان ظاهراً با تصوف رایج در زمان خود پیوند چندانی نداشته، و در برخی اشعار خود صوفیه را به باد نقد گرفته است(نک‍: بند24(. از این‌رو، برخلاف نظر پاره‌ای محققان که وی را «از صوفیۀ معروف کرد» دانسته‌اند(بهار، 2/378)، نمی‌توان او را صوفی به معنای معمول آن به‌شمار آورد. پریشان در واقع عارفی شیعی و شاعری دانشمند بوده است که ارزش اشعار او، به رغم حضور گستردۀ دیوانش در میان مردم لرستان و کردستان، به سبب کمتر شناخته بودن زبان آن، به شایستگی شناخته نشده است.

مآخذ:

بهار، محمدتقی، «قسمتی از یادداشتهای مسافرت من به شوروی»، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، 1355ش؛

پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، 1361ش؛

حیدری زیباجویی، فتحعلی، مقدمه بر دیوان ملاپریشان کرد، کرمانشاه، 1335ش؛

روح‌بخشان، عبدالمحمد، «ملاپریشان کرد»، لرستان‌پژوهی، خرم‌آباد، 1377ش، س 1، شم‍ 1و2؛

سلطانی، محمدعلی، حدیقۀ سلطانی، تهران، 1364ش؛

شاکری، باقر، تذکرۀ مختصر شعرای کرمانشاه، کرمانشاه، 1337ش؛

غضنفری امرایی، اسفندیار، مقدمه بر دیوان پریشان لر(هم‍(؛

کاظمی، ایرج، مشاهیر لُر، خرم‌آباد، 1376ش؛

مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر کرد، تهران، 1364ش.

منبع:لرویر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۵
مصطفی ستاری

نگاهی کوتاه به زندگینامه استاد لرزاده

استاد حسین لرزاده در سال 1285 هـ‌.ش در تهران، کوچه قلمستان نزدیک باغ و حمام حاج عبدالصمد چشم به جهان گشود.پدر ایشان استاد محمد لرزاده از معماران نامی دوره‌ اتابک و همکار حاج حسن صنیع الدیوان، معمار اتابکی بود.نام خانوادگی آنها ابتدا"لر" بود ولی بعد از تعویض شناسنامه ها و بر طبق قوانین آن روز این نام خانوادگی به "لرزاده"تغییر یافت. علت انتخاب نام خانوادگی "لر" و "لرزاده" انتساب آنها به "قوم لر" که به صفا و سادگی شهره اند و سابقه فرهنگی درخشانی دارند بوده است. از یادگارهای استاد محمد لرزاده، ‌می‌توان از‌ مسجد حاج حسن صنیع الدیوان، سید نصیر الدین، یکی دو ایوان در مدرسه‌ سپهسالار، از گردن به پایین گنبد سر قبر آقا و خط بنایی دور آن و حوضخانه‌ آینه کاری حسینیه امیربهادر یاد کرد. استاد حسین لرزاده در سن هفت تا هشت سالگی بود که حدود شش ماه به مکتبخانه «میرزا حسن» در نزدیکی چهارراه حاج رضا خیابان بلورسازی رفت و سپس او را به مدرسه ای در کوچه پشت گذر مهدیخان فرستادند. سالهای آخر دبستان برای استاد مفهومی نداشت، چرا که درسالهای قبل، هندسه و حساب و رسم فنی و نقاشی را در کلاسهای بالاتر و سطحی عالی تر طی کرده بود.

پس از دوران ابتدایی، چند سالی به دبیرستان سلطانی واقع در پل امیربهادر فرستاده شد. از آنجا که این مدرسه، رشته فنی مورد علاقه اش را نداشت، مدرسه را ترک و به شعبه مجسمه سازی مدرسه «کمال الملک» فرستاده شد. پس از یکسال و نیم که قالبگیری و قالبسازی آموخت، به دلیل شبهه حرمت این شغل، او را نزد مرحوم «سیدمحمد تقی نقاش باشی» که کار تابلوسازی می کرد، فرستادند. استاد خود می گوید: «مایل به ادامه تحصیل در مدرسه کمال الملک بودم، اما به هر صورت به دفتر کار نقاش باشی در خیابان ناصریه روانه شدم» اما از طرف دیگر، پدرش او را به کارهای فنی و رشته های معماری نیز وا می داشت و در جلسات شبانه که معماران برای آموختن رموز معماری در خانه ایشان جمع بودند، لرزاده را نیز در کار آنها شرکت می داد. استاد جوان نیز با استعداد و قریحه خود، نمونه ها را با گچ و مقوا اسکلت (اصطلاحی که قبلا به آن ماکت سازی می گفتند) می کرد و به طور عملی معماری را فرا می گرفت.
پس از مرگ پدر، به دعوت استاد «جعفرخان کاشانی» که مشغول ساختن عمارت سنگی تپه علیخان در سعدآباد بود به آنجا رفت و مشغول به کار نقاشی در یکی از اتاق های این عمارت شد. نخستین کار مستقل استاد را می توان سر در بانک شاهی (بانک تجارت فعلی) واقع در میدان توپخانه تهران دانست.

استاد لرزاده در طول عمر هنری نزدیک به یک قرن خود، مساجد متعددی را طراحی و اجرا کرده (بنا به گفته شاگردانش ۸۴۲ مسجد) که در رأس آن مسجداعظم قم به دعوت مستقیم آیت الله بروجردی از وی است. همچنین بنابه مأموریتی که آیت الله بروجردی به وی محول کرد، مأمور تعمیر و پاره ای تغییرات در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا در کربلا شد که طی حکمی از طرف آیت الله شهرستانی تولیت وقت آن حرم مطهر در عراق به عنوان افتخارآمیز «معمار آستانه مقدسه حضرت اباعبدالله الحسین(ع)» نایل گردید.
استاد حسین لرزاده تعداد زیادی مسجد (تعداد آنها به طور دقیق مشخص نیست) را طرح و بعضا اجرا و یا نظارت کرده است. همچنین برخی از احکام، جوایز و نشانهای دریافتی توسط استاد لرزاده شامل مدال فردوسی به خاطر طراحی و ساخت ساختمان مقبره حکیم توس، مدال و نشان علمی به دلیل لیاقت حسین لرزاده(معمار)، دریافت درجه کارشناس آستانه مقدس حسینی(کربلا) به خاطر تعمیر آستانه مقدسه اباعبدالله الحسین مخصوصا تجدید بنای ایوان بزرگ و...
همچنین استاد صاحب تألیفاتی نیز هستند، از جمله: «احیای هنرهای از یاد رفته» در دو جلد که شامل آموزش اصول اربعه معماری سنتی با روشی بسیار سهل و ممتنع است، «نغمه لرزاده» شامل اشعار، «خاطرات»، «صدامیه» مجموعه اشعار استاد در زمان جنگ و انقلاب تعدادی تابلو و لوح از گره های بنایی بدیع و یگانه و همینطور مقرنس و رسمی و سرقلم های گوناگون طراحی و رنگ آمیزی کرده است که به صورت تابلو، زینت بخش اتاق و منزل اوست.استاد لر زاده استاد مسلم معماری سنتی اسلامی _ ایرانی پس از ۹۸ سال زندگی پرتلاش صبح روز سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۳ دار فانی را وداع گفت.

مروری مختصر بر شیوه های کار استاد:

به گفته شاگردان استادلرزاده، چنانچه کارهای معماری وی را در یک منظر کلی بررسی کنیم، بزرگترین ویژگی شان سهل و ممتنع بودن آنهاست. هیچیک از آثار استاد؛ شگفتی آفرین نیست و هیچ انگشتی از مشاهده آثار ایشان به دندان گزیده نمی شود، بلکه به آرامی آنچنان با جان آدمی عجین است و به دل می نشیند که اصلا دیده نمی شود؛ اما با مخاطبان، بده بستان دارد. در واقع این بزرگترین و معمول ترین شیوه کار اوست که آثارش با انسان صمیمی است و نگاهی از بالا، تحقیرآمیز و از سر لطف به آدمی نمی کند؛ آنگونه که این روزها و در این ایام به غایت شیوع یافته است. آثار استاد لرزاده با مخاطب خودمانی است، بی آن که در این رهگذر باجی به مخاطب دهد و عوام فریبی کند.

این ویژگی، تنها با ارتباط با کلیت آثارش و توجه و تحلیل رخ می نمایاند وگرنه، آنقدر صمیمیت در آنها وجود دارد که اصلا دیده نشود. استاد تقریبا بر همه عوامل معماری ایران مسلط است. در مقاله اعجاز و ایجاز رنگ در معماری مسجد ایرانی که توسط مهناز رئیس زاده شاگردش به دومین کنگره مساجد در کاشان ارائه شد، مقایسه و تحلیلی بر دو کار استاد می باشد: نخست، مسجد گیتی (سجاد) واقع در خیابان جمهوری نبش فخررازی و شبستان مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان انجام گرفته که با دقت بر روی کارهای وی، راه گشاست. استاد در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفاده ای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و رنگ آمیزی آن و نیز نورپردازی و ارتباط آنها در حجم و جهت دادن نقوش به سمت قبله پرداخته است که شاید بتوان ادعا کرد کار را در این مسجد کوچک به کمال رسانده و از عناصر کلیشه ای در این باب همچون مناره و گلدسته و حتی گنبد پرهیز کرده است. در حالی که این پرهیز هیچگاه به چشم نمی آید و چنین ویژگی ای در استاد منحصر بفرد است.
حال آن که در شبستان سپهسالار که با فاصله چند ساله نسبت به مسجد سجاد ساخته شده، اصولا مقوله رنگ نقشی ندارد . استاد این بار سایه روشن و ترام را با همان ویژگی ها و در خدمت حجم و پرسپکتیو و نیز در جهت قبله سامان می دهد.

کاسه سازی یا «شمسه زیاد» در آثار لرزاده

کاسه سازی یا شمسه زیاد قبل از استاد لرزاده بسیار کار شده و به هیچ وجه ابداع او نیست، کمااینکه هفت کاسه ورودی شرقی مجموعه سپهسالار کار مرحوم استاد جعفرخان کاشانی هنوز از نفایس هنر معماری است اما این هنر به وسیله استاد لرزاده به اوج رسید، تا آنجا که می توان کاسه سازی یا شمسه زیاد را امضای استاد لرزاده بر آثارشان دانست. در مساجد امام حسین(ع)، انبار گندم، مساجد تخریب شده سنگی، سلمان، عمار، فخریه، سجاد و سپهسالار همه جا، این یادگار ارزنده استاد، هنوز پابرجا هستند. حتی استاد برروی پخی باریکی که در پیش ورودی گنبدخانه سپهسالار است، یک نه کاسه مادر و بچه ظریف طراحی و اجرا کرده تا این هنر را به کمال رسانده باشد.

آثار یادبودی لرزاده

ویژگی دیگر در کار استاد لُرزاده، اگر بی سابقه نباشد، کم سابقه است. به عنوان مثال سردر دارالفنون که طرح و عمل وی است، آن چنان با ساختمان اصلی پیوند زده شده که اصلا تصور دارالفنون بدون این سردر، بعید می نماید. یا سر در بانک شاهی میدان توپخانه که یک چهار کاسه را در درون خود جای داده و به عنوان ورودی حتی در مقایسه با آنچه که امروزه در چنین مواقعی به کار می برند، نقشی بی بدیل و در عین حال غیرمتظاهرانه و ناگسستنی با خود بنای اصلی دارد.
از بزرگترین و شاخص ترین بنای یادبودی که استاد هم در طراحی و هم در ساخت آن نقش نخست را ایفا کرده، می توان به مقبره فردوسی اشاره کرد. این مقبره نخست توسط مرحوم آندره گدار پایه ریزی شده و تا پله دوم نیز اجرا گردیده بود؛ اما طرحی که برایش در نظر گرفته شده بود، هرمی چون اهرام مصر بوده است. این طرح مورد قبول ذکاءالملک فروغی رئیس انجمن آثار ملی، قرار نمی گیرد و قرار می شود که معماری ایرانی با طرحی باستانی آن را تکمیل کند. به این ترتیب طرح آندره گدار به کشورش بازگردانده می شود. استاد لرزاده مأمور طراحی و ساخت مقبره حکیم فردوسی می شود و طی دو سال طرح را اجرا و به اتمام می رساند. از آنجا که فردوسی شاعری شیعه مذهب است، استاد در سردابه مقبره یک چهار کاسه به نشانه ارکان اربعه شیعه برروی سنگ بنا می کند و سپس از طریق سوسن ها، کناری به حجرات دیگر زیربنای یادبود مرتبط می سازد.

استادان و همکاران لرزاده

از جمله استاد کارانی که از نظر اجرایی با استاد همکاری داشته اند، می توان به مرحوم حاج محمد معمار کاشانی و حاج محمد شعر باف، حاج حسن خواتین شیرازی و حاج حسین شکل آبادی اشاره کرد. در مسجد سپهسالار هنرمندان دیگری نیز بوده اند که نام آنها در لوحه جنب محراب گچ بری شده، آمده است. به عنوان مثال، کاشیکاری سر در جلوخان، کار اسدالله عموحسین و معرق کار حسین برهانی است. قسمت زنانه مسجدلرزاده و سردر، با کمک حاج حسن انگشت باف به انجام رسیده است.
در مقبره فردوسی نیز با هنرمندانی چون مرحوم عمادالکتاب، عباس و غلامعلی دهشیری و حسین حجار باشی همکاری داشته است. از همکاران استاد لرزاده در گنبد کاخ مرمر می توان از احمدخاک نگار مقدم و طاهرزاده بهزاد نام برد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۰۸:۱۶
مصطفی ستاری

رئیسعلی دلواری

فرزند رئیس محمد در روستای دلوار یکی از قصبات تنگستان واقع در میان شرق و جنوب بوشهر، به دنیا آمد. در زمینه تاریخ تولد رئیس علی نظرات متفاوتی وجود دارد اما با توجه به اینکه شهادت او در 34 سالگی و سال شهادتش 1333 هـ . ق بوده است و به جهت فعالیتهای او در انقلاب مشروطه جنوب، موثق ترین تاریخ ذکر شده سال 1299 هـ . ق میباشد.

اجداد رئیس علی از نور آباد ممسنی به دلوار آمده بودند. پدر وی زایر محمد و نام مادرش خانم شاهی (شهین ) دختر علی فرزند زایر محمد از طایفه فولادی ساکن روستای باغک تنگستان بود. در بیان اخلاق و سجایای نیک او این که در صدق و صفا، دوستی و وفا، حب وطن، در توکل به خدا و اعتماد به او ضرب المثل بود. (رکن زاده آدمیت ، 1357: 96).

در گذشته عنوان رئیس در فارس به کسی گفته می شد که به طور تجربی تا حدی به کار کشاورزی اشراف پیدا کرده و یا می توانست مسئولیت یک گروه را به دست گیرد، اما این واژه در بوشهر همسان خان بوده است با این تفاوت که رئیس مقامی مردمی و حامی مردم شناخته می شد و مردم برای حل اختلافات، مشورت یا امر ازدواج و امور اقتصادی و غیره به او رجوع می کردند (صداقت کیش،1388:ص7).

بنا بر برخی منابع، رئیس علی تا قبل از قیام و آغاز مبارزه علیه استعمار انگلیس، به کار تجارت و واردات اسلحه می پرداخته و یکی از تجار معروف منطقه خود بود. قیام رئیسعلی دلواری و رهبری آن قیام توسط وی نتیجه تجربه و زمینه مبارزاتی وی در جریانات انقلاب مشروطه بوده است.

پس از به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف روسی به دستور محمد شاه در جای جای ایران مردم به اعتراض برخاستند. در لارستان فارس مردم به حکم جهاد آیت الله سید عبدالحسین لاری و در بوشهر به حکم جهاد آیت الله سید مرتضی علم الهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد برخاستند. در این جریان، رئیس علی دلواری در تصرف بوشهر، گمرک و سایر ادارات دولتی از سوی مشروطه طلبان، مشارکت داشت و در تحکیم موقعیت آنان در جنوب تاثیر بسیاری داشت (رکن زاده آدمیت: 96).

پس از اشغال بوشهر توسط تنگستانیها نیروهای انگلیسی وارد عمل شده و گمرک و دیگر متصرفات تنگستانیها را پس گرفت. بنابراین آنها به تنگستان برگشتند و آیت الله سید مرتضی علم الهدی اهرمی توسط احمد خان دریابیگی دستگیر و به بصره تبعید شد.

تاریخچه قیام از شروع تا تهاجم علنی انگلیس به دلوار

 با توجه به قرار داد 1907، انگلیس جنوب ایران را متعلق به خود می دانست. با شروع جنگ جهانی اول نیروهایش را در جنوب افزایش داد و ایران را جولانگاه رقابت خود با رقبایش نمود روسیه، آلمان و بالاخره انگلیس برای رسیدن به منافع خود به هر قیمتی به رقابت پرداختند . «وادالا» نایب کنسول فرانسه در بوشهر درباره حضور همه جانبه انگلیس در خلیج فارس و قدرت این دولت در این منطقه چنین می گوید: بی دلیل نیست که طنز نویسان بذله گو خلیج فارس را خلیج بریتانیا می نامند و شیر انگلیس طعمه ای را که سیصد سال پیش بدست آورده هرگز از دست نخواهد داد ( یا حسینی، 1376: 98 ). 

در قیام رئیسعلی دلواری، فتاوای برخی از علماء از جمله آیت الله لاری در لار یا آخوند خراسانی در نجف و مجتهد اهرمی به عنوان سرلوحه این قیام بود. از جمله حامیان وی، مردم منطقه، ایلات و عشایر دشتستان و تنگستان بودند. تجار معروف و انقلابی که در این مبارزات نقش موثر داشته است حاج سید محمدرضا کازرونی بود. بعد از قطعی شدن حمله انگلیس به بوشهر رئیس علی دلواری به سراغ خوانین رفته و آنها را به اتحاد علیه دشمن دعوت کرد. در این قیام، علاوه بر مردم زائر خضرخان، خالو حسین بردخونی؛ غضنفر السلطنه براز جانی، شیخ حسین خان چاهکوتاهی و سایر آزاد مردان دشتی و دشتستان و تنگستان از آن حمایت کردند( فراشنبدی، 1362 : 13).

از دیگر حامیان رئیسعلی، تجار و بازرگان آن منطقه بودند که وجود آنها می توانست قیام را به لحاظ مالی پشتیبانی کند.

انگلیس که از نفوذ روحانیت در میان اقشار مختلف جامعه ایران آگاه بود، همواره سعی می کرد علما را از جرگه مبارزات بیرون براند. نمونه این تلاشها تلگرافی است که کنسول انگلیس یعنی کاکس بالیوز برای آیت الله محمد حسین برازجانی در خصوص منع حمایت از مجاهدین فرستاده ، بود ( دوانی ، 1370 : 213 -212 و یاحسینی :  39).

با توجه به این اقدامات، سران مناطق مختلف با هم متحد شده و طی جلساتی تصمیم به حمله به بوشهر گرفتند. کسانی چون ناصر دیوان کارزونی، شیخ حسین خان چاه کوتاهی و ازیر خضرخان اهرمی و البته رئیس علی دلواری اعضای اصلی این جلسات را تشکیل می دادند. از آنجایی که آلمان نیز انگلستان را دشمن می دانست، لذا واسموس را برای تقویت نفوذ خود به میان مجاهدین فرستاد. واسموس به آنها قول همکاری و کمک مالی و نظامی داد ولی او موفق به این امر نشد و تنها نقش مشاور را داشت ( اوکانر، 1376 : 107 ، 106 ).

انگلیسی ها بعد از دریافت جواب رد رئیس علی به سیاست تطمیع آنان که سرشار از آزادگی وشجاعت بود طی نامه ای تهدید آمیز به رئیس علی چنین تهدید کردند که چنانچه بر ضد دولت انگلیس قیام واقدام نمایید مبادرت به جنگ می نماییم در این صورت خانه هایتان ویران ونخیلاتتان را قطع خواهیم کرد (فراشبندی: 23).

انگلیس در تاریخ 18 اوت 1915 برابر با 26 رمضان 1333 ( 17 مرداد 1294 ) بوشهر را تصرف (یا حسینی : 145) و آزادیخواهان بوشهری را دستگیر و به شهر تانه تبعید کرد. این رویداد در تمبری که بر روی آن «بوشهر در تصرف بریتانیا »چاپ شده، توسط انگلیسیها منعکس شده است (مشایخی ،1386 : 103).

از جمله افرادی که تبعید شدند کسانی چون عبدالرضا چوبک ( وکیل دادگستری )، میرزا عبدالکریم بهبهانی ( کارمند و عضو اداره مالیه ) میرزا حسن علی اهرمی ( مترجم قنسولخانه آلمان در بوشهر ) زایر علی ( کد خدای بوشهر ) بودند.

بعد از آن جنگ و گریز اهالی بوشهر و تنگستان به انگلیسها تداوم یافت. مجاهدین تنگستانی و چاهکوتاهی در حوالی بوشهر سربازان انگلیس را مورد تعرض قرار داده و پس از مختصر زد و خوردی به محل باز می گشتند. همچنین بعد از کشته شدن نایب کنسول انگلیسی و ملازمان او در اطراف کوه کزی عقب نشینی سربازان هندی و انگلیسی در برابر رئیسعلی و متابعین او ... مقامات انگلیس... خود را برای استقبال از هر نوع خطری آماده کرده بودند و سمت جنوبی بوشهر را از بالا برج مقام تا دریای واقع در طرف مشرق برج مقام و همچنین از تنگک محمد جعفری تا سبزآباد ، سیم خاردار کشیده و در هر پانصد متری یک سنگر مستحکم ، تعبیه و در آن سرباز بحالت دفاع مستقر کردند( فراشبندی : 36 ).  

در هر حال حملات متعدد تنگستانی ها به بوشهر، انگلیس را بر آن داشت که دلوار را متصرف و رئیسعلی را از بین ببرد. در در این زمان عامل تسریع دهنده برای حمله به دلوار درگیری بین زایر حسین فرزند زایر علی از روستای رستمی از توابع تنگستان با عاملان شیخ دبی بود . انگلستان نیز که دبی را تحت الحمایه ی خود می دانست به سرعت، واکنش نشان داده و زایر حسین و افرادش را از رئیس علی می خواهد که رئیسعلی مخالفت کرده و جنگ با حمله انگلیس به دلوار، در می گیرد. نیروهای انگلیس در تاریخ 29 رمضان 1333 هـ . ق / 10 اوت 1915 با ناوهای جونو، پیراموس، لارنس و دالهوزی و یک نیروی دریایی سلطنتی و نیمی از پیاده نظام نود و ششم به انضمام مسلسل به دلوار حمله کرد ( مابرلی، 1369 : 138 ) .

رئیس علی دلواری که قبل از آمدن انگلیس ها توسط نیروهای نفوذی در بوشهر از این حمله آگاه شده بود، با تخلیه دلوار از زنان، اطفال و ناتوانان وگسیل نمودن پیکی برای خالو حسین فولادی به برد خون برای کمک و اعزام نیروی جنگی به دلوار، در ساحل دریا به سنگر نشست ( یا حسینی : 153 ) .

با شروع جنگ، انگلیسها که از مبارزه جدی و سرسختانه مجاهدین به خشم آمده بودند، نخلستانها را قطع کردند که این امر دلواریها را در مبارزه خود مصمم تر و خشمناک تر نمود از طرفی انگلیسها به دلیل تشخیص نادرست دلوار نو از دلوار کهنه نیروهای خود را زیر آتش گرفتند. مجاهدین نیز با استفاده از فرصت، لطمات زیادی به آنها وارد آوردند و با وجود تعداد کم نفرات تنگستانی و غیر قابل مقایسه بودن ابزار جنگی، مجاهدین که شجاعت و غیرت و عشق به وطن مهمترین سرمایه شان بود، توانستند بعد از سه روز جنگ مداوم نیروی ابر قدرت آنروز را شکست داده و سربلند از این نبرد بیرون آیند و دشمنی را که به آنها به چشم شورش و وحشی می نگریست از دلوار بیرون برانند.( یا حسینی : 164 ).

انعکاس پیروزی رئیسعلی دلواری در جنگ دلوار موجب شادی قلوب آزادیخواهانه در سراسر ایران و بالاخص جنوب شد و به همان نسبت موجب ناراحتی و نگرانی نیروهای متحدین و طرفداران انها گردید و لکه ننگی برای انگلستان بر جای نهاد.

پس از بیرون رفتن انگلیس از دلوار و عقب نشینی آنها به بوشهر رئیس علی دلواری به همراهی شیخ حسین خان چاهکوتاهی و میرزا خضرخان اهرمی و متابعینشان حملات گاه و بی گاهی  به بوشهر می کردند و حتی رئیس علی نقشه حمله مفصلی علیه آنها را کشیده بود که با کشته  شدن او در 3 سپتامبر 1915 /23 شوال 1333 هـ. ق در روستای تنگک توسط شخصی ناشناس حمله متوقف و بعدها توسط دیگر همرز مانش صورت یافت . قاتل رئیس علی تا به امروز به طور قطع مشخص نشده است. اسناد رسمی ایران و انگلیس در آن زمان قتل او را اتفاقی و در میدان جنگ اعلام کردند. قاتل او را شخصی به نام غلامحسین تنگکی می داند، برخی نیز حسادت دیگر سران قیام و رقبای رئیس علی را موجب قتل او دانسته اند. با وجود اینکه هیچ سندی دال بر نقش انگلیس در این زمینه وجود ندارد، گمان می رود به جهت شکستی که رئیس علی به آنان وارد آورد و نیز دردسرهایی که برایشان بوجود آورده بود یکی از افراد رئیس علی را تطمیع و تشویق به قتل وی کرده باشند . شهادت او با موجی از اندوه در میان مردم و علما همراه بود (بیات ،1377 : 191 ).

قیام رئیس علی دلواری یکی از دهها قیام علیه استعمار و نوید بیداری مردم ایران و بالاخص مردم جنوب در مقابل زیاده خواهی های انگلیس درآن مقطع از تاریخ بود و اگر چه در ظاهر نتیجه آن قیام به شکست تنگستانی ها انجامید اما سیاستهای سلسله وار انگلیس مبنی بر شیخ نشین سازی در اطراف سواحل خلیج فارس را ناکام کرد.

فهرست منابع
-اوکانر، فردریک. خاطرات فردریک اوکانر از مشروطه تا جنگ جهانی اول کنسول انگلیس در فارس. ترجمه حسن زنگنه ، تهران:  شیرازه، 1376 .

 -بیات، کاوه. اسناد جنگ جهانی اول در جنوب ایران. قم: مرکز بوشهر شناسی با همکاری انتشارات همسایه، 1377.

- دوانی، علی. نهضت روحانیون ایران. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1370.

- رکن زاده آدمیت، محمدحسین. فارس و جنگ بین الملل. تهران: اقبال، 1357.

- فراشبندی، علیمراد. گوشه ای از تاریخ انقلاب مسلحانه مردم مبارز تنگستان، دشتی و دشتستان علیه استعمار . تهران : شرکت سهامی انتشار. 1362.

- مابرلی، جیمز. عملیات در ایران ( جنگ جهانی اول 19 -4/19 ). ترجمه کاوه بیات، تهران: رسا، 1369 .

- مشایخی،  عبدالکریم. خلیج فارس و بوشهر روابط سیاسی و اقتصادی ایران و اروپا در سالهای 1339 - 1358 ق /1920 -1890 بوشهر: موسسه تاریخ معاصر ایران و بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر، 1386 .

  -یا حسینی. سید قاسم. رئیس علی دلواری تجاوز نظامی بریتانیا و مقاومت جنوب. تهران: شیراز،1376.

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۰۸:۱۵
مصطفی ستاری