لر ( لک ، بختیاری ، فیلی ، ممسنی ، کلهر ، ثلاثی و ... )

لرستانات سرزمینی متشکل از چند استان لرستان ، کهکیلویه و بویراحمد ، چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین ، مرکزی ،اصفهان و ... می باشد .

لرستانات سرزمینی متشکل از چند استان لرستان ، کهکیلویه و بویراحمد ، چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین ، مرکزی ،اصفهان و ... می باشد .

خلاصه ای از کتابها و متون مربوط به سرزمین لر نشین و تاریخ این نژاد کهن تهیه شده است .

طبقه بندی موضوعی

۹۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لر لک بختیاری لرستان لوشان کرمانشاه ایلام عیلام ممسنی کلهر فیلی» ثبت شده است

پل کشکان
این پل روی کشکان رود در جاده خرم‌آباد ـ کوهدشت و 40 کیلومتری کوهدشت در روستای پاپل، قرار گرفته است. در متون تاریخی از آن به عنوان کژکی یاد شده است.
دره کشکان از دیر باز شاهد حضور و زندگی انسان‌ها بوده است. به همین دلیل بیش از چهار پل روی این دره و به فاصله کمتر از 500 متر ساخته شده که خود گویای اهمیت این گذرگاه تاریخی است.این پل دارای 12 چشمه بزرگ و یک چشمه کوچک در منتهی‌الیه غربی پل است. پایه ستون‌ها از سنگ‌تراش‌خورده و بدنه از لاشه سنگ و ملاط گچ، آهک و ساروج ساخته شده و در منتهی‌الیه قوس‌ها از آجر استفاده شده است. قطر پایه‌ها بسیار زیاد بوده و در حد فاصل میان پایه‌ها و قوس چشمه‌ها، حجره‌های مسقفی ایجاد شده است. در این پایه‌ها از مقطع بیضی برای سهولت در عبور آب استفاده شده است.

 روی پایه ستون‌های پل، حفره‌هایی برای دفع رطوبت تعبیه شده است. روی گذرگاه پل نیز سوراخ‌هایی به سمت بیرون دیده می‌شود که رطوبت و آب‌های ناشی از نزولات جوی را به خارج از پل هدایت می‌کند.

نکته قابل توجه این است که اکنون آب رودخانه تنها از میان دو چشمه پل عبور می‌کند و با توجه به طول زیاد پل نمی‌توان استنباط کرد حتی در زمان ساخت، کل پایه‌ها در آب قرار داشته و احتمالا پل، گذرگاه عبور از رود و دره کوچک محل عبور رود محسوب می‌شده است.
امروزه بخش‌های زیادی از پل تخریب شده که بیشتر شامل فرو ریختن طاق چشمه‌ها و قوس آنهاست. طول پل 285 متر است که با احتساب دنباله‌های آن 340 متر می‌شود. امروزه از دروازه طاق پل تنها سه دهنه آن تخریب شده و بقیه هنوز سالم است. برخی از پایه‌های پل با سنگ‌های بزرگ و حجاری شده ساخته شده و ارتفاع آن از سطح رودخانه 30 متر است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۰۸:۳۵
مصطفی ستاری

بلندترین پل معلق خاورمیانه (پل دره خزینه )

تا کنون تصور می شد بزرگترین پل معلق کشور در مشکین شهر قرار دارد اما اکنون مشخص شده بزرگترین پل معلق ایران و غرب آسیا در شهرستان پلدختر ،  دهستان جلوگیر و در روستای دره خزینه (50کیلومتری جنوب پلدختر) بر روی کوههای سر به فلک کشیده زاگرس قرار دارد .

پل دره خزینه با بیش از 85 متر ارتفاع و 112 متر طول ، آماده بازدید علاقه مندان می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۰۸:۲۶
مصطفی ستاری

          

آبشار بیشه لرستان ( عروس آبشار ها )

در حوالی ایستگاه راه آهن بیشه در شهرستان دورود، آبشار بیشه خودنمایی می کند. درست 35 کیلومتر مانده به درود و 64 کیلومتر مانده تا خرم آباد. آبشار بیشه با 20 متر عرض یکی از عریض ترین آبشارهای کشور است و همانطور که از نام آن پیداست در میان بیشه ای قرار گرفته که هر سال گردشگران زیادی را به خود جذب می کند. اگر قصد بازدید از این آبشار را دارید می توانید مطمئن باشید که امکانات اقامتی هم برایتان فراهم است و می توانید چند روزی را در کنار این آبشار سر کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۰۸:۰۹
مصطفی ستاری

        آبشار برنجه 

آبشار برنجه (۷۹۶ متر) - لرستان، ایران 

  

آبشار برنجه (تاف) با ارتفاع در حدود ۸۰۰ متر در ۲ کیلومتری غرب روستای پیر امام و همچنین در نزدیکی، روستاهای سرتنگ برزه و در بخش زز و ماهرو از توابع شهرستان الیگودرز استان لرستان قرار دارد. این آبشار هرچند در تمام طول سال آب دارد، ولی مقدار آب آن در فصول دیگر سال به جز اواخر زمستان و بهار آنچنان کم است که به نوعی می‌توان آن را در لیست آبشارهای فصلی لرستان قرار داد؛ ولی می‌توان با کمی همت و عزم از طرف مسئولین گردشگری کشور و... با استفاده از سرچشمه‌های دائمی که در نزدیکی این آبشار قرار دارد، مقدار حجم خروجی آب این آبشار را به صورت چشم گیری افزایش داد و آن را دائمی نمود. به علت دور بودن این آبشار چندان که باید شناخته شده نیست برای دسترسی به این آبشار می‌توان از طریق محور الیگودرز شول آباد فرعی پیر امام استفاده کرد. و با این ارتفاع، این آبشار بلندترین آبشار قارهٔ آسیا و سیزدهمین آبشار بلند جهان به شمار می‌رود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۵:۵۷
مصطفی ستاری

محمد باقر بیک متخلص به نشاطی از شعرای فارسی سرای ایران در دوره‌های زندیه و قاجاریه است.

حسین خان ساکی از والیان لرستان ، با یک زن گرجستانی ازدواج نموده و فرزندان این زن که ستاره خانم نام داشته به هوز گرجی یا گرجی های ایل معروف شده اند .

سردار خان ساکی در لشکر کشی های نادر شاه به سرزمین های شمال ایران وی را همراهی می کرده است و بنا به دستور نادر نامبرده نیز در سرزمین گرجستان ماندگار شده است . احمدبیک متخلص به «اخترگرجی» و محمدباقربیک متخلص به «نشاطی گرجی» فرزندان فرامرزبیک ساکی از شاعران و تذکره نویسان مشهور در دوره زندیه و قاجاریه از نسل همین سردار خان می باشند .(کتاب ایل پاپی-شجره نامه ایل ساکی).

محمدباقر بیک برادر کوچک احمد بیک گرجی بوده که ابتدا در خدمت ابراهیم خان انور فرزند کریم خان زند و ندیم وی بود. بعد از انقراض سلسلهٔ زندیه چندی در شیراز و اصفهان به سر برد. بعد از مرگ برادرش کار وی را در تکمیل تذکرهٔ انجمن آرا در پیش گرفت، اما توفیق نیافت و در سال ۱۲۳۴ هجری در گذشت. از او نوشته‌اند: «جوانی بود بسیار خوشحال و صدیق و با دوستان مهربان و شفیق، دلش از رموز محبت با خبر و به بی آزاری در میان همگان سر، دیدار پری وشان ماه منظرش اکثر منظور و به طلب عیش و نشاط معظور، رفتارش چون گفتار خوبان دلکش و اطوارش چون رفتار سروقدان مهوش خوش، شعر را بسیار خوب می‌شناخت از جمله معاریف موزونان بود، صاحب مضامین بدیع است».

از اشعار اوست:

آن مکن با من که اگر از لطف یار من شوی


چون به خاطر آیدت آن، شرمسار من شوی

با تو در یک بزم ننشینم که ترسم پیش خلق


منفعل از گریهٔ بی‌اختیار من شوی

 

دیشب همه شب به یار گفتم غم دل


شاید که شود مرا دمی همدم دل

دیدم که به درد دل من گوش نداد


دل ماتم من گرفت و من ماتم دل

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۰۸:۴۷
مصطفی ستاری

احمد بیک گرجی متخلص به اختر از شعرای فارسی سرای ایران در دوره‌های زندیه و قاجاریه است.

حسین خان ساکی از والیان لرستان ، با یک زن گرجستانی ازدواج نموده و فرزندان این زن که ستاره خانم نام داشته به هوز گرجی یا گرجی های ایل معروف شده اند .

سردار خان ساکی در لشکر کشی های نادر شاه به سرزمین های شمال ایران وی را همراهی می کرده است و بنا به دستور نادر نامبرده نیز در سرزمین گرجستان ماندگار شده است . احمدبیک متخلص به «اخترگرجی» و محمدباقربیک متخلص به «نشاطی گرجی» فرزندان فرامرزبیک ساکی از شاعران و تذکره نویسان مشهور در دوره زندیه و قاجاریه از نسل همین سردار خان می باشند .(کتاب ایل پاپی-شجره نامه ایل ساکی).

احمد بیک فرزند فرامرز بیک در شیراز رشد و نمو یافت. پدرش از کارگزاران دولت زند بود و خودش نیز در زمان لطفعلی‌خان زند به مناصب ارجمندی رسید.

 وی در عراق و خراسان سیاحت نمود و با شعرایی چون قضایی و جلالی نیز مراودت داشته است؛ که دربارهٔ او نوشته‌اند: «الحق مردی به‌غایت با تمکین و وقار و در تمیز اشعار نهایت دقت را به کار می‌برد، خط شکسته را خوب می‌نوشت...» در اوایل دولت قاجاریه بنا بر تهمتی که به وی زدند به خراسان گریخت و مدتی در آن سامان متواری بود تا اینکه در زمان سلطنت فتحعلی شاه قصیدهٔ متینی در وصف وی سرود و به وساطت سلیمان خان به دربار او راه یافت و شعر خود را برای شاه خواند... فتحعلی شاه وی را ستود و گفت: «قصیدهٔ تو بکر و تازه است و لهذا در خور انعام بی اندازه، خودت را به خودت بخشیدم...» وی مدتی در خدمت سلیمان خان بود تا اینکه در عالم مستی سخن ناشایستی از او شنیده شد، سلیمان خان نیز زبان وی را برید، گرچه در محاورهٔ وی چندان نقصانی ایجاد نشد. او تذکره‌ای در احوال معاصرین خود می‌نوشت، اما موفق به اتمام آن نشد و به سال ۱۲۳۲ هجری در اصفهان درگذشت و برادرش محمدباقر بیک متخلص به نشاطی کار وی را دنبال کرد ولی او نیز موفق به اتمام تذکره نشد و کار آنها را محمد فاضل خان گروسی دنبال نمود و تذکره‌ای را که اختر آن را انجمن آرا نام نهاده بود به انجمن خاقان و به نام خود مسمی نمود. «باری مولانا اختر در همه اقسام شعر استاد و اشعارش محل اعتماد و استناد است. مضامین بکر و دلنشین در قطعه و رباعی دارد».

اشعار

از اشعار اوست:

چرخم افکنده به چنبر چه کنم


آه از این چرخ ستمگر چه کنم

روز عیشم فلک مینایی


خون دل کرده به ساغر چه کنم

مرغ گلزارم و گمراهی بخت


سوی دامم شده رهبر چه کنم

زرد شد چهره‌ام و مانده تهی


ساغرم از می احمر چه کنم

چند گویی که صبوری اولی


طاقتم نیست برادر چه کنم

آنکه او سر به ثریا می‌سود


گشته با خاک برابر چه کنم

آنکه او لایق افسار نبود


شاهوارش به سر افسر چه کنم

ساقیا ساغر و پیمانه بیار


وصف دارا و سکندر چه کنم

مطربا از می و میخانه بگوی


قصه طغرل و سنجر چه کنم

 

ای به هوای رخت رسته گل از خارها


داده گل عارضت رونق گلزارها

وه که دگر باره‌ام سوی کسی می‌کشد


دل که ز پهلوی او دیده‌ام آزارها

حسرت نظاره‌ای در دل مرغ قفس


خرمن گل ریخته بر سر بازارها

بهر رمیدن ز دام، این همه افغان ز چیست


می‌بری ای مرغ دل، عرض گرفتارها

سختی دوران بسی دیده‌ام اما همان


هجر تو دشوار تر از همه دشوارها

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۰۸:۲۰
مصطفی ستاری