محمد بن حسین خطاط (از خوشنویسان قرن دوازدهم هجری است
آثار او نسخه ایست از کتاب منهج الصادقین که تفسیر قرآن بفارسی است .
اکنون در کتابخانه سلطنتی کپنهاک موجود است ).
محمد بن حسین خطاط (از خوشنویسان قرن دوازدهم هجری است
آثار او نسخه ایست از کتاب منهج الصادقین که تفسیر قرآن بفارسی است .
اکنون در کتابخانه سلطنتی کپنهاک موجود است ).
بهرام عکاشه )متولد
۱۳۱۵ در مسجدسلیمان )، پدر علم
زلزلهشناسی ایران و متخصص برجسته زلزلهشناسی و زمینشناسی است. وی پس از گذارندن
دبستان و دبیرستان در زادگاه و اهواز، در خرداد 1334 موفق به دریافت دیپلم ریاضی (رتبه اول)
از دبیرستان دکتر حسابی شد. در مهر ماه همان سال تحصیلی، فیزیک را در دانشگاه
تهران شروع کرد و پس از اخذ لیسانس در خرداد 1338 در دی ماه همان سال به عنوان دانشجوی
بورسیه مبادله ای عازم آلمان گردید.
پس از گذراندن دوره های زبان در بهار 1339 در
دانشگاه صنعتی اشتوتگارت به تحصیل فیزیک و ژئو فیزیک مشغول شد و دروس مقدماتی
زلزله شناسی را نزد پروفسور هیلر (همکار سابق پروفسور گوتنبرگ رئیس مؤسسه ژئوفیزیک
فرانکفورت و پروفسور اینشتن رئیس مؤسسه فیزیک در برلین) گذراند.
با بازنشسته شدن پروفسور هیلر تحصیلات خود را نزد شاگرد
ایشان پروفسور برگهمر در شهر فرانکفورت ادامه داد. جایی که تحصیلات فوق لیسانس و
دکترای خود را (با گذراندن دروس فیزیک، ژئوفیزیک، زمین شناسی و هواشناسی) به انجام
رساند و در پاییز 1348
درجه دکترای ژئوفیزیک اخذ کرد.
بهرام عکاشه در سال ۱۳۴۸ در مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه
تهران مشغول فعالیت شد و در سال ۱۳۶۴
به مرتبه استادی رسید. وی سالها رییس بخش زلزلهشناسی
در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران بود و پس از سی سال فعالیت بازنشسته شد. وی
همچنین مدت ۱۴
سال ریاست گروه ژئوفیزیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال را بر عهده داشتهاست
و سایقه ریاست دانشکده علوم پایه این دانشگاه را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
دکتر عکاشه در سال ٧٣ رشته ژئوفیزیک را در واحد تهران شمال راهاندازی کرد و دارای یک کتاب تالیفی، ١٠٠ مقاله داخلی و ٣٥ مقاله خارجی است. ساخت و راهاندازی چند پایگاه زلزلهنگاری، مطالعات طیف طراحی ساختگاه رآکتور تحقیقاتی تهران، تحلیل و کنترل مقاومت ساختمان، رآکتور تحقیقاتی سازمان انرژی اتمی ایران در برابر نیروهای زلزله و... از عناوین فعالیت ها و مقالات وی است.
دکتر عکاشه همواره نسبت به خطر وقوع زلزله مهیب در تهران هشدار دادهاست و از طرفداران تغییر محل پایتخت به منظور به حداقل رسانیدن تلفات ناشی از زلزله احتمالی است.
امیدعلی شهنی کرمزاده ریاضی دان ایرانی است. کرم زاده در سال ۱۳۲۳ در شهر مسجدسلیمان متولد شد. وی به خاطر تلاش برای عمومی کردن علم ریاضی، موفق به کسب جایزه ترویج علم ایران گردید. کرمزاده در سال ۱۳۸۴ بعنوان چهره ماندگار کشور معرفی شد.
شهنی کرمزاده در سال ۱۳۴۸ در رشته ریاضیات محض از دانشگاه تهران، مدرک کارشناسی خود را گرفت. سپس در دانشگاه اکستر بریتانیا مشغول به تحصیل گشت. وی مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را به ترتیب در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۳ در رشته جبر اخذ نمود.
در ۲۷ سالگی مفتخر به اخذ دکترای ریاضی از این کشور شد و بلافاصله در دانشگاه جندی شاپور اهواز مشغول به کار شد. از او تاکنون مقالات بسیاری حاوی ریاضی اصیل در مجلات خارجی، به چاپ رسیدهاست.
پروفسور کرمزاده، علاوه بر شرکت در کنفرانسهای ریاضی خارج از کشور و ایراد سخنرانی در چندین المپیاد جهانی ریاضی، در چندین دوره نیز به عنوان سرپرست تیم اعزامی ایران در المپیاد جهانی ریاضی حضور داشتهاست.
کرمزاده در سال ۱۳۵۳ به عنوان عضو فعال انجمن ریاضی آمریکا (AMS) شروع به فعالیت کرد، که کماکان نیز با این انجمن، در حال همکاری میباشد.
وی از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ به عنوان رئیس دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر دانشگاه جندی شاپور اهواز )چمران) مشغول به فعالیت بود.
پروفسور منوچهر چگنی
وی متولد 1335 در خرم آباد می باشد. او اختراعاتی بسیار از جمله ، اولین لیزر فرابنفش N2 ؛ دستگاه برش سنگ تا عمق 6 متری به روش پلاسما ، ساخت اولین موشک سوخت جامد در ایران؛ پدر موتور پلاسمای ایران و اولین سازنده ی آن در ایران و دستیابی به نیروی ضد جاذبه در مقیاس آزمایشگاهی را دارد.
او که تحقیقات متعددی در نظریه های اخترفیزیک نیز دارد می گفت: علم به دو قسمت تقسیم می شود : (( علم "الرحمن"ای که بخشندگی خداوند است وبه همه عنایت کرده ؛ و بعد رحیمی آن که خداوند به بندگانی که به در خانه اش بیایند می دهد ...
زین الواصلین و فخرالعاشقین مبارک شاه ملقب به شاه خوشین لرستانی فرزند جلاله خانم و نوه ی میرزاامان الله لرستانی بنا به اسناد موجود در سال 406 هجری در لرستان متولد و در سال 467 وفات یافته است او عاشقی است جانباز و عارفیست خانه برانداز و فرزانه ایست محبوب و دیوانه ایست مجذوب و مستی است چالاک و رندی است بی باک .
در مجموعه ی رسائل اهل حق آمده است که او از مادری متولد به نام جلاله ودر لرستان نشو و نما یافته وبر طریقه ی طریقت قدم زده و جمعی از ارباب حال و اصحاب کمال را دیده و سپس علما و حکما به خدمت او رسیده و از دانش او گلها چیده و بالاخره سرانجام در آب رودگا ماسب فرو رفته و در همانجا خفته است .
در یاداشت کارکاردائی آمده است : شاه خوشین در هنگام کودکی در لرستان بزرگ شده و سپس به همدان رفته و به تحصیل علوم پرداخته و در جوانی جامع علوم آمده و مدرس مدرسین گشته و پس از آن به زادگاهش بازگشته و در سی ودو سالگی خود را مظهر الوهیت خوانده و در شصت و یک سالگی روزی با یارانش در رودخانه ی گاماسب به شنا کردن می پردازد و در آب فرو می رود و روان پاک و مطهرش به جهان جاودانی پرواز می کند.
نوشته های گوناگون درباره ی زمان شاه خوشین بدیگونه است :
1- برهان الحق او را در قرن چهارم هجری و همزمان بابا طاهر می داند .
2- در خلاصه ی سرانجام خطی که نزد آقای سید کاظم نیک نژاد است.
شاه خوشین را 366پس از حضرت علی علیه السلام می نویسد . چون حضرت علی ( ع ) در سال چهلم هجری شهید شده ، از اینرو پیدا یش بسال 406 هجری خواهد رسید . در مجموعه ی رسائل اهل حق هم از ظهور او پس از 366 یاد می کند که همان شماره پس از علی را نمایان می سازد.
آقای دکتر محمد مکری در پیش گفتار شاهنامه حقیقت می نویسد : مبارک شاه که به نام شاه خوشین خوانده می شود در قری چهارم هجری از دختری بکر در میان لرها متولد شد . رویهم رفته خلاصه ی همه ی نوشته های زمان شاه خوشین را در نیمه ی قرن پنجم ( از 406 تا 467) نشان می دهد.
نام چند تن از یارانش که با او هم عقیده و هم راز بوده اند بدین ترتیب است بابا طاهرعریان(لرستانی) ، بابا فقیه لرستانی ، بابا بزرگ لرستانی ، بابا حسن لرستانی ، کا کا ردا قاضی نبی خداداد قرندی ، هندو، خوبیار ، حیدر، پیر خزر ، ریحان ، پیر شهریار اورامی ، لزا خانم جاف و ..
از شاه خوشین و یارانش دو بیتی ها و سروده های زیادی به جای مانده که به نام ( دوره شاه خوشین ) معروف است و بیشتر این سروده ها عرفانی است بسی دلنشین و شیوا است . اینک چند دوبیتی از او نقل می شود
( 1)
یارسان ورا ، یارسان ورا رای حق راسین برانان ورا
یارسان ورا ، یارسان ورا رای حق راستین برانان ورا
پاکی و راستی و نیکی وردا قدم و قدم تا و منزلگا
یعنی : ای یارسان ، راه حق راستی است و باید براه راست بروید و پاکی و و و راستی و بردباری را قدم به قدم تا منزلگاه شعار خود سازید .
( 2)
یا ران او بسو ، یاران او بسو یاران چنی هم بیان او بسو
و تیژی شمشیر و باریکی مو هیچ کس نویرو ور ترجه هندو
یعنی : ای یاران با هم به سوی کوه بسو بیائید ، تیزی شمشیر و باریکی مو به هندو نمیرسد و می دانم که هندو جلوتر که همه قباله ی راز مگو را می یابد .
(3)
غلامان داو ، غلامان داو پری قباله مکن داوای داو
قباله م نیان نه ئی تاش کاو هر کس برآورد آنه خوشین باو
یعنی : ای غلامان ، برای قباله ی راز مگو نجنگید ، من قباله را در میان کوهی گذاشته ام ، هر کس آنرا پیدا کرد وی پیرو شاه خوشین است.
علیمردان خان هفتمین والی لرستان
خدمات این سردار دلیر و نام آور لرستانی در برابر هجوم افغانها در پایان دوره صفوی و مقاومت سرسختانه او در برابر قوای عثمانی و همچنین رشادتهای فراوان وی در رکاب نادر شاه افشار جهت برقراری صلح و ثبات و دفع متجاوزان از کشور، بسیار درخور توجه و تحسین برانگیز است.او پسر حسین خان پنجمین والی لرستان بود.پس از درگذشت حسین خان، بین پسرانش علی مردان خان وشاهوردی خان برسر جانشینی وی دشمنی ایجادشد. شاهوردی خان به کمک سپاه قزلباش ، برادرش را دستگیر وبه فرمان شاه سلطان حسین به کرمان تبعید کرد وخود به حکومت رسید . پس از حمله محمود افغان به ایران ورسیدن وی به حوالی اصفهان ، از زندان کرمان گریخت وبه لرستان بازگشت .
با وجود سابقه بی مهری وستم شاه سلطان حسین ، حس وطن دوستی اش سبب شد که با تمام قوا به گردآوری سپاه بپردازدوبا لشکری ، مرکب از یک فوج جنگجویان مجرب وپانصد سوار ، عازم اصفهان شود . علیمردان خان با وجود تلاش بسیار برای نجات کشور ، به واسطه مخالفت سران ایلهای کرد، لرفیلی ولر بختیاری ، دراقدام خود موفق نشد . اگر این دشمنی ها نبود ، اتحاد او وقاسم خان بختیاری که سواران بسیار داشت برای راندن محمود افغان از اصفهان کافی بود . جنگجویان لر که دراثر مقابله با هجوم افغانها متلاشی شده بودنددرسال 1137قمری ، باهجوم نیزووهای عثمانی که به سوی خرم آباد درحرکت بودند مواجه شدند. علیمردان خان قبل از ورود عثمانی ها به خرم آباد دستور تخلیه شهر را داد، وخود به خوزستان ولرستان جنوبی حرکت کرد .
درنتیجه سپاه عثمانی به فرماندهی احمدپاشا ، هنگام ورود به خرم آباد ، شهر را خالی از سکنه یافت .ازطرف دیگر علیمردان خان ، درخوزستان توانست نظر روسای ایلهای عرب و بختیاری را جهت حمله به بغداد جلب کند ، تا به این وسیله قوای عثمانی را از تصرف نواحی غرب ایران منصرف سازد . درحمله وغارت بغداد دودختر زیبا ودلاور علیمردان خان که درتمامی نبردها وی را همراهی میکردند نیز حضور داشتند . این حمله موجب بازگشت سپاه عثمانی از خرم آباد شد ،واین از درخشانترین خدماتی است که درمدت حکومت بیش از سه سده والیان لرستان صورت گرفته است . پس از انقراض صفویه وظهور نادرشاه ، علیمردان خان به همراه عده ای از بزرگان طوایف لر ، در نزدیکی همدان به حضور نادرشاه رسیدند . نادرشاه آنان را مورد توجه قرار داد وبه انها خلعت داد.
نادرشاه به علیمردان خان دستورجمع آوری سه هزار نیرو را برای جنگیدن در رکاب خود داد ومحمد علی خان را نیز به نیابت از وی منصوب کرد. علیمردان خان در سال 1151قمری به دستور نادرشاه ، به همراه مصطفی پاشا ، برای حل اختلاف مرزی وجهت میانجیگری بین دولتین ایران و عثمانی از قندهار راهی عثمانی شد که در استان سیواس ترکیه در منطقه شیعه نشین (جهت ایجاد بدبینی ایران با شیعیان عثمانی) توسط یک دولتمرد عثمانی با سم کشته شد و هماکنون آرامگاهش در بقعه ی زین العابدین در منطقه قوش گیری ترکیه است .خبر مرگ علیمردان خان توسط احمد پاشا والی بغداد به نادرشاه داده شد و او به خاطر از دست دادن این دلاور مرد لُر بسیار غمگین شد.