مغول و مناطق لرنشین
حملهٔ مغول در پی واقعهٔ قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۶۱۶ ه ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی ۴۰۰٬۰۰۰ نفری به مبارزه با مغول آمد ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. او تصور میکرد که مغولان بعد از اینکه مقداری غنیمت به دست آوردند به کشور خود مراجعت میکنند. فرار سلطان محمد باعث شد که چنگیز بدون اینکه بیمی از روبرو شدن با یک سپاه بزرگ را داشته باشد با فراغ خاطر مهیای حمله به شهرهای خوارزمشاهی شود.
دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که باقی مانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای خوارزمشاهی مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، توس، نیشابور و گرگانج بکلی ویران شده و مردم آن قتل عام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل به کلی ویران شدند.
سلطان محمد نزد ملک نصرتالدین هزار اسب اتابک لر بزرگ پیغام فرستاد و او را به خدمت خواست و با ملک نصرتالدین و امرای عراق در دفع دشمن به مشاوره پرداخت. امرای عراق صلاح در آن دیدند که سلطان در اطراف اشتران کوه موضع بگیرد. ملک نصرتالدین هزار اسب از سلطان خواست که به کوهستانهای میان فارس و لر بزرگ پناه ببرد و وعده کردند که از مردم لر و کوهکیلویه و فارس ۱۰۰ هزار پیاده برای سلطان جمعآوری نمایند ولی سلطان محمد نظر هیچ کدام را نپذیرفت.
سومین لشکرکشی در سال ۱۲۵۴ میلادی (۶۵۴ ه ق) چهل سال پس از شکست و فرار سلطان محمد خوارزمشاه، با هجوم هولاکوخان به ایران آغاز شد. دفاع مردم در شهرهای اترار و خجند و خوارزم، نیشابور، هرات، طالقانِ خراسان و سمنان نشان از آن دارد که در مقابل حملهٔ مغول به شدت مقاومت کردند اما نفاق سران کشوری و لشکری با یکدیگر و نداشتن یک فرماندهٔ مدبر و فرار خوارزمشاه نگذاشت که این مدافعات به نتیجهای قطعی منتج شود.
مغول ها که در جنگ و گریز مهارت داشتند بارها قصد کردند که مناطق لر نشین را ( که قسمت وسیعی از ایران بود ) به تصرف خود در آورند . اما با رشادت مردان و زنان لر حتی یک وجب از این خاک متصرف نشد و این خود نشانی از قدرت و بی باکی لرها در زمان مغول است .
مورخین رسمی کشور در کتاب تاریخ دوره راهنمایی فصل دوازدهم چنین نوشته اند : با تدبیر والی فارس و اتابکان لر مغولها نتوانستند وارد قسمت جنوب و جنوب غربی ایران شوند .
نیاهی سمنانی در کتاب چنگیز چهره خونریز تاریخ به نقل از دیترامون و ابن بطوطه مراکشی چنین نوشته است : آثار خرابی و ویرانی در مناطق لر نشین ندیدم و باید گفت مغول ها به لرستان بزرگ آسیبی نرساندند .
همچنین نیاهی سمنانی در صفحه 176 از همان کتاب آورده : ... و در سال 691 هجری قبایل چادر نشین لر به قیام بزرگی علیه مغول ها دست زدند و حتی شهر اصفهان را از اشغال مغول ها بیرون آوردند.
نامم لر
""""""مرا در افغان و عرب و مغول مجویید ، و تو ای غریبه :چهره اصیل ایرانی را در لر جستجو کن."""""
بروهی هومتوارلمون