میر مهنا ( بزرگان لر )
« میر مهنا »
استاد دکتر احمد اقتداری مورخ ، پژوهشگر و ایرانشناس بزرگ لارستانی در مطلبی تحت عنوان"واقعیتهای تاریخی میر مهنا" چاپ شده در هفته نامه نسیم جنوب در مورد اصل و تبار میر مهنا می نویسد:
"نکته دیگر آن که برخلاف آنچه نوشته اند وظاهرا آقای فقیه هم پذیرفته است، میرمهنا عرب نبوده، خاندانش هم عرب نبوده اند، پدر وجدش هم عرب نبوده اند. زبانش لری ومذهبش شیعه بوده است واعراب وارد به خلیج فارس ازدوره قبل از صفویه تا اواخردوره افشاری عموما سنی مذهب وعرب نبوده اند، ولی لر زبانها به خصوص آن ها که در دوره کریمخان زند به سواحل خلیج فارس وارد شده اند، مجموعا اهل کهکیلویه بوده، لر زبان وایرانی تبار بوده اند. کتاب " ایلات کهکیلویه " نوشته ی محمود باور، و کتاب " خوزستان و کهکیلویه و ممسنی " تالیف احمد اقتداری، دراین خصوص بحثی مستوفی دارند.لیراوی ها وحیات داودی ها هردو لرزبان وتبار کهکیلویه ای و لری دارند ومطلقا عرب و یا ترک نیستند. نام طایفه وغایی راباید به طایفه " زهابی " – زه + آب – بدل کرد . کریم خان زند هم (که به میر مهنا جنگید) خود لر زبان ایرانی است. امروز هم لهجه های تمام سواحل خوزستان وبوشهر وفارس ،لُری است".
میر مُهَنّای بندرریگی در زمان پادشاهی کریم خان در بندر کوچکی از توابع بندر گناوه در استان بوشهر بنام بندر ریگ بدنیا آمد او فرزند میر ناصر بندر ریگی بود که در واپسین سالهای فرمانروایی نادرشاه افشار، حاکم بندر ریگ و رود حلّه و جزیره خارک بود. میر مهنا دریک اقدام انقلابی و نا باورانه پدرش "میر ناصر دوغابی"را که نوکر عناصر هلندی و انگلیسی بود را به ضرب گلوله می کشد.او حضور بیگانگان را در ایران موجب فقر مردم میدانست لذا برای مبارزه با آنها بود تصمیم می گیرد بر راههای بازرگانی (دریایی، زمینی) فائق آید.او برای این کار به جمع آوری نفراتی می پردازد و به به مدت 15 سال به عنوان قدرتی بلامنازع و قهرمانی شکست ناپذیر بر خلیج فارس حاکمیت می کند. اقدامات جنگی میر مهنا آنقدر قدرتمند بود که تمام ناوگانهای نظامی متعلق به دولت هلند و انگلیس و پرتغال از حمله او و غارت اموالشان در خلیج فارس دچار رعب و وحشت شده بودند و به همین دلیل مرتب از دولتهای مرکزیشان طلب نیرو وکمک می کردند.او در سال ۱۷۶۲ به آنها در خارک هجوم آورد که حملهاش دفع گردید. او بار دیگر در سال ۱۷۶۶ به خارگ حمله کرد و ۵۸ هلندی و ملوان بومی را اسیر کرداو در زمان حیات پدرش ،به کمک او به بحرین حمله کرده و اعراب و انگلیسی ها را از آنجا بیرون می کند. او در یورش هایش به کشتی های بیگانگان از قانون " حمله مورچگان به ملخ " استفاده می کرد.عدم اطاعت میر مهنا از کریم خان زند که او هم تبار لری داشته است موجب حمله سپاهیان زندیه به فرماندهی زکی خان برادر وکیل الرعایا به او و افرادش می شود. میرمهنا بعد از جنگ های متعدد با نیروهای خودی و غیر خودی و تعقیب مداوم زکی خان به ناچار ابتدا بندر خارک را تصرف کرد و بعد از مقاومت زیاد در برابر محاصره نیروهای زکی خان بناچار به بصره پناه می برد و بر اثر خستگی ،گرسنگی و تشنگی زیاد به مردم پناه می برد، ولی مردم او را می شناسند و تحویل حاکم بصره می دهند. والی بغداد در سال ۱۱۸۲ ق میر مهنا را به قتل رساند. کریم خان زند به اعتراض این عمل به بصره لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد.
نام میرمهنا با هر لقب و عنوانی که برایش قائل باشیم، در تاریخ مبارزات و دشمن ستیزی های ملت های ایران و سرزمینهای حاشیه ی خلیج فارس، حیاتی جاودانه دارد. هر چند نویسندگان متاثر از کاتبین پیشین، درست یا غلط او را «دزد و راهزن» و فردی « خبیث و نامردمی» لقب داده اند، اما در ذهن و یاد مردم جنوب ایران به گونه ای دیگر ماندگار شد. مردم بوشهر... ده ها سال بعد، درخت سدری به یاد او کاشتند و آن را «کُنار مهنا» نامیدند. که در باورشان این بود که این درخت معجزه می دهد، و شفای بیمارانشان، بخت گشای دخترانشان و حاجات دیگرشان را از این درخت می خواهند و به آن دخیل می بندند و شمع روشن می کنند. امروزه جزیرهای غیرمسکونی در خلیج فارس به نام او جزیره میر مهنا و بندری نیز در جزیره کیش به نام او نامیده شده است.
منابع :
کتاب " ایلات کهکیلویه " نوشته ی محمود باور
کتاب " خوزستان و کهکیلویه و ممسنی " تالیف احمد اقتداری