لر ( لک ، بختیاری ، فیلی ، ممسنی ، کلهر ، ثلاثی و ... )

لرستانات سرزمینی متشکل از چند استان لرستان ، کهکیلویه و بویراحمد ، چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین ، مرکزی ،اصفهان و ... می باشد .

لرستانات سرزمینی متشکل از چند استان لرستان ، کهکیلویه و بویراحمد ، چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین ، مرکزی ،اصفهان و ... می باشد .

خلاصه ای از کتابها و متون مربوط به سرزمین لر نشین و تاریخ این نژاد کهن تهیه شده است .

طبقه بندی موضوعی

نصیرخان سردار جنگ ( بزرگان لر )

سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۱ ق.ظ

نصیرخان سردار جنگ، )زاده ۱۲۳۴ - درگذشته ۱۳۱۰( نظامی و سیاست‌مدار دوران قاجار بود. وی پسر سوم امامقلی خان حاجی ایلخانی و برادر کوچکتر امیر مفخم بختیاری می‌باشد. نصیرخان از سرداران ارشد قشون محمدعلی شاه بود، که به جمع مشروطه خواهان پیوست. پدر، برادران، عموزادگان و خود او، سال‌ها ایلخان بختیاری بوده‌اند.[۲] نصیر خان در مناصب مختلفی چون حکمرانی اصفهان، کرمان، یزد و همچنین وکالت مجلس شورای ملی  حضور داشت.

انقلاب مشروطه

هنگامی که انقلاب مشروطه در مقابل محمدعلی شاه شکست خورده بود و تبریز در حال مقاومت به سر می‌برد، هنوز نصیر خان و دو برادرش لطفعلی خان امیر مفخم و سلطان محمد خان سردار اشجع، در رکاب شاه بودند و محمدعلی میرزا، از نیروی جنگی نصیرخان و سواران وی، برای تقویت عین الدوله استفاده می‌نمود. لذا در همین زمان بود، که لقب سردارجنگ، به وی داده شد و از صارم الملک، به نصیرخان سردار جنگ ملقب گشت.

فتح تهران

در روزهایی که تقریبأ تمامی خوانین بختیاری، به مشروطه خواهان پیوسته بودند، تنها لطفعلی خان امیر مفخم و نصیر خان سردار جنگ در اردوی محمدعلی شاه باقی‌ماندند. سردار اسعد در جریان فتح تهران به خانواده حاجی ایلخانی، )عموزاده‌های خود) به عنوان مشکل اصلی می‌نگریست.  زیرا بدستور محمدعلی شاه و به منظور مقابله با تهاجم بختیاری‌ها به تهران، قشون دولتی به فرماندهی امیر مفخم بختیاری، در قم موضع گرفته بود  و هنگامی که نصیرخان از موضوع مطلع شد، از محاصره تبریز دست کشید و به برادر خود پیوست.

سردار اسعد که نمی‌خواست میان وی و عموزاده‌ها نزاعی دربگیرد، چندین نامه برای امیر مفخم و نصیر خان نوشت، که سرانجام با هماهنگی که بین علیقلی خان سردار اسعد و نصیرخان، از طریق غلامحسین خان سالار محتشم ) برادر دیگر نصیر خان) انجام شد، با عبور از راه انحرافی، مشروطه خواهان قشون دولتی را دور زدند و بدون درگیری از قم عبور نمودند….

جنگ با سالارالدوله

هنوز مدت زیادی از فتح تهران نگذشته بود، که با ورود محمدعلی میرزا به کشور، با باقی‌مانده پولی که از بانک روسیه قرض گرفته بود و درعوض آن مقداری از جواهرات سلطنتی را به امانت نزد بانک استقراضی روسیه گذاشته بود، سپاهی منظم به فرماندهی سالارالدوله، روانه پایتخت نمود. سپس، نصیر خان به همراه خسرو خان سردار ظفر، مأمور جبهه غرب شد؛ تا تحت فرماندهی عبدالحسین میرزا فرمانفرما از پیشروی قوای سالارالدوله بسمت پایتخت جلوگیری نمایند.

حکومت یزد

با فتح تهران به دست علیقلی خان سردار اسعد و سپهدار تنکابنی، برای رفع اختلافات داخلی بین خوانین بختیاری و علی‌رغم وفاداری نصیر خان و امیر مفخم به محمدعلی شاه، پیمان نامه‌ای بین دو برادر با سردار اسعد به امضاء رسید، که در این میان غلامحسین خان سالار محتشم، در آشتی نصیر خان سردار جنگ و علیقلی خان سردار اسعد، نقش بسزایی ایفا کرد

پس از نبرد خونین و شکست قشون سالارالدوله و متواری شدن محمدعلی میرزا، در پی آرام شدن پایتخت، نصیرخان سردار جنگ، بعنوان حاکم یزد منصوب شد.

حکومت اصفهان

در سال ۱٢٩٧ نصیر خان از سوی وثوق الدوله نخست وزیر، مأمور سرکوب یاغیان رضا جوزانی و جعفرقلی چرمینی در منطقه چهارمحال و اطراف اصفهان شد. به همین مناسبت به حکومت اصفهان منصوب گردید.  وی تا آغاز انتخابات در دوره چهارم مجلس شورای ملی، که خود استعفاء کرد، در حکومت اصفهان باقی‌ماند.

نصیر خان، برای برگرداندن امنیت، به بخش‌های غرب و جنوب کشور، متوسل به جنگ‌های خونینی شد، که در طول این دوران، برخی اعمال وی، با ظلم و ستم همراه بود. اما در نهایت، با دستگیری رضا جوزانی و جعفرقلی چرمینی و اتباع آنان، صرف‌نظر از شکنجه و آزار زندانیان و اعمال دیگری که به سردار نسبت می‌دهند، خدمات وی قابل تقدیر و تمجید است...

وکالت مجلس

نصیر خان در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی، از چهارمحال و بختیاری به وکالت مجلس انتخاب گردید و قدم به عمارت بهارستان نهاد. پس از آنکه، به نمایندگی بختیاری‌ها وارد مجلس گشت، در تهران، منزل او محفل شعرا و نویسندگانی چون ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار و... بود. در آن دوره، فرخی یزدی نیز در مدح وی، فتح نامه‌ای به نظم درآورده‌است.

ایلخانی بختیاری

یکی از رویدادهای مهمی که از زندگی نصیرخان در تاریخ ثبت شده، سمت ایلخانی وی با حمایت بریتانیا بود. انگلیسی‌ها برای حفاظت از حوزه‌های نفتی و ایجاد امنیت در منطقه نفت خیز، نصیرخان سردارجنگ را که فرد مقتدری بود، برای مدت پنج سال به سمت ایلخانی برگزیدند.  در این زمان صمصام السلطنه نخست وزیر و در دوره‌ای، سرداراسعد، وزیر جنگ بودند. برای اینکه سردار جنگ بتواند امنیت را در جاده‌ها فراهم کند، لطفعلی خان امیر مفخم را به حکومت کرمان گماشت.

جنگ جهانی اول

با شروع جنگ جهانی اول و با وجود اعلام بیطرفی ایران، دو گروه مختلف در کشور، به رویارویی پرداختند، که عده‌ای از بختیاری‌ها به دلیل بی اعتمادی به روس و انگلیس، طرفدار آلمان شدند.

همین امر، زمینه ساز اخلال در کار شرکت نفت که در اختیار بریتانیا بود، گشت. اما سردار جنگ، در حفاظت و برقرار ماندن نظم، در منطقه‌ای که مرکز فعالیت‌ها و عملیات شرکت نفت بود، تلاش بسیاری نمود، که در نهایت آرامشی نسبی را در منطقه حاکم نمود. به پاس خدمات وی به بریتانیا، از طرف دولت انگلستان، نشان K.C.M.C را دریافت کرد.

در فوریه ۱۹۱۵ خط لوله‌ای که نفت را از خاک بختیاری، به پالایشگاه آبادان می رسانید، به وسیله عوامل ناشناسی قطع گردید و شایعاتی منتشر شد که واسموس آلمانی، با کمک سردار جنگ مرتکب این اقدام شده‌است. ولی دکتر یانگ، رئیس بیمارسان شرکت نفت، که یکی از دوستان صمیمی سردار جنگ بود، در نامه‌ای به گرینوی، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس نوشت:

رفتار نصیر خان قابل تأمل است، زیرا در آن ایام شیخ خزعل از سردار جنگ تقاضا کرد، که تعدادی سوار جهت محافظت از خط لوله نفت اهواز در اختیار او بگذارد، اما سردار جنگ چنین اقدامی را مغایر با قانون بیطرفی دولت ایران در رابطه با جنگ عثمانی و انگلیس عنوان کرد، لذا از این کار سرباز زد.

سپس شیخ خزعل، در نامه‌ای در جواب نصیرخان گفت: اولاً سردار جنگ باید با وی همکاری کند دومأ در جنگ و ستیز فعلی، اگر دولت ایران در کنار عثمانی و آلمان قرار گیرد، بختیاری‌ها باید متعهد شوند، که بهمراه وی، از بریتانیا حمایت نموده و با دولت ایران وارد جنگ شوند ولی در نهایت نصیر خان مکاتبات خود را با خزعل قطع نمود و در عمل هیچگاه با وی همکاری نکرد. سر پرسی کاکس، برای انجام این مقصود، مأموریت یافت تا با سردار جنگ و سردار بهادر، به گفتگو بنشیند. ولی این مذاکرات، نتیجه‌ای در بر نداشت.

بیماری و اقامت در آلمان

نصیرخان در اواخر سال ۱۳۰۳ به بیماری سختی مبتلا گردید. پس از مدتی، از بختیاری به اصفهان رفت و در بیمارستان مرسلین انگلیسی بستری شد. در اصفهان، مداوای پزشکان معالج وی، پیشرفتی حاصل نکرد و با پیشنهاد پزشکان بیمارستان، روانه آلمان شد.

نصیرخان، ۷ سال پایانی زندگی را در کشور آلمان سپری نمود و سرانجام در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، در شهر برلن آلمان، درگذشت. پیکرش را به نجف اشرف منتقل نموده و در آن‌جا، به خاک سپردند.

 

منابع:

  • دانشور علوی، نورالله. «جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری» چاپ دوم، انتشارات آنزان، تهران:۱۳۷۷
  • الیزابت، مکبن رُز. با من به سرزمین بختیاری بیایید، ترجمه: مهراب امیری، بینا، تهران:۱۳۷۳
  • سردار ظفر، خسروخان. یادداشتها و خاطرات سردار ظفر، انتشارات فرهنگسرا، تهران:۱۳۶۲
  • جین راف گارثویت، بختیاری‌ها در آیینه تاریخ، ترجمه: مهراب امیری، انتشارات آنزان، تهران:۱۳۷۵
  • سردار اسعد بختیاری، علی قلی خان. «تاریخ بختیاری» چاپ دوم، انتشارات اساطیر، تهران:۱۳۸۳
  • لایارد، سر اوستن هنری. سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان، ترجمه و حواشی: مهراب امیری، انتشارات فرهنگسرا، تهران:۱۳۷۱

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۰
مصطفی ستاری

نظرات  (۱)

یک جنگ که در دوران نصیرخان بختیاری صورت گرفته از قلم تاریخ افتاده جنگ ایل بختیاری و طایفه بزرگ میرزاوند در بخش الوارگرمسیری در دوران قاجاریه که در وبلاگ زیر شرح داده شد

تاریخ طایفه بزرگ میرزاوند

http://abdolhossein21.blogfa.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی